گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

موجود منقسم به دو قسم است نزد عقل

یا واجب الوجود است یا ممکن الوجود

ممکن دو قسم گشت یکی جوهر و عرض

جوهر به پنج قسم شد ای ناظم عقود

جسم و دو اصل او که هیولی و صورت است

پس نفس و عقل این همه را یاد گیر زود

نه قسم گشت جنس عرض این دقیقه را

در حال بحث جوهر عقلی نمی‌نمود

پس کم و کیف و این و متی و مضاف و وضع

پس یفعل است و ینفعل ای مالک ودود

اجناس کاینات مقولات عشر شد

نی گشت کم ازین نه بر این دیگری فزود

 
 
 
رودکی

شاخی برآمد از بر شاخ درخت تود

تاخی ز مشک و شاخ ز عنبر درخت عود

لبیبی

گر فرخی بمرد، چرا عنصری نمرد؟

پیری بماند دیر و جوانی برفت زود

فرزانه‌ای برفت و ز رفتنْش هر زیان

دیوانه‌ای بماند و ز ماندنْش هیچ سود

وطواط

ای آنکه از خصال تو قدر هدی فزود

بادا ستوده ، هر که خصال ترا ستود

طاعت ترا سزد ، بجهان در ، که چون تویی

زین پس نبود خواهد وزین پیش هم نبود

در دور هشت چرخ ز ترکیب چار طبع

[...]

انوری

گفتم ترا مدیح دریغا مدیح من

خود کرده‌ام ندارد باکرد خویش سود

چون احتلام بود مرا مدح گفتنت

بیدار گشتم آب نه درجای خویش بود

عطار

رُهبان دَیْر را سببِ عاشقی چه بود؟

کاو روی راز دیر به خَلقان نمی‌نمود

از نیستی دو دیده به کس می‌نکرد باز

وز راستی روانِ خلایق همی‌ربود

چون در فتاد در محنِ عشق زان سپس

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه