گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

پیش ازین گر مرا حجابی بود

شکر گویم که آن حجاب نماند

بود گنجی درین خرابهٔ تن

گنج باقیست گر خراب نماند

آفتابی ز چشم پنهان شد

تا نگوئی که آفتاب نماند

میکده باقی است و خم پر می

جام بشکست نه شراب نماند

بی حسابم نواخت لطف خدا

هیچ باقی درین حساب نماند

نعمت الله به خواب رفت دمی

باز بیدار شد چه خواب نماند