گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

به هر طرف که نظر می کنم توئی منظور

که دیده است چنین فاش این چنین مستور

ز لطف تو نظری یافتم شدی ناظر

چه جای من که توئی ناظر و توئی منظور

چو نیست در دو جهان جز یکی کراست وصال

عجب بود که یکی از یکی بود مستور

به نور طلعت او روشن است دیدهٔ من

ببین که در همه عالم جز او که دارد نور

ز ذوق گفته ام این شعر بشنو از سر ذوق

کسی که ذوق ندارد ز بزم ما گو دور

مقام اهل دلانست صحبت جانم

چه جای روضهٔ رضوان چه قدر حور و قصور

حریف سیدم و ساقی خراباتم

مدام عاشق مستم نه عاقل مخمور