گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

صوفی صافی است در عین صفا

می نماید نور او او را به ما

ذره ای از آفتاب نور او

نیست خالی در همه ارض و سما

نقطه نقطه دایره پیموده است

جمع کرده ابتدا و انتها

سید مست است و جام می به دست

گر تو رندی باده می نوشی بیا