خاکساران که گو به پاکردند
کی توانند گرد ما گردند
عاشقانی که عشق می بازند
پیش معشوق جان فدا کردند
می خمخانهٔ حدوث و قدم
باده نوشان به جرعه ای خوردند
دُرد دردش به دست رندان ده
نه به آن زاهدان که بی دردند
گر صدند ار هزار اهل کمال
عاشقانه به عشق او فردند
زندگانی که کشتهٔ عشقند
نزد مردان مرد ما مردند
کرم حضرت خدا و رسول
نعمت الله به ذوق پروردند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و عشقورزی است. شاعر به زیبایی بیان میکند که خاکساران و عاشقان حقیقی نمیتوانند دور از معشوق بمانند و جان خود را فدای عشق میکنند. او به خمخانه به عنوان مکانی برای نوشیدن اشاره میکند که بادهنوشان در آن به یک جرعه بسنده میکنند. در مقابل زاهدان بیدرد که تنها ظاهری از دین را دارند، درد را حقیقی میداند و معتقد است که تنها عاشقان واقعی هستند که ارزشمندند. زندگی عاشقانی که به عشق کشته شدهاند در نزد مردان بزرگ، ارزش و اعتبار دارد و در نهایت، با اشاره به نعمتهای خدا و رسول، از آنها به عنوان منبع عشق و پرورشدهندهی احساسات زیبا یاد میکند.
هوش مصنوعی: افرادی که از خاک و ریشههای خود خجالتزدهاند و یا در تلاشند که خود را پاک و بیعیب نشان دهند، چگونه میتوانند به دور ما جمع شوند و در کنار ما قرار گیرند؟
هوش مصنوعی: عاشقانِ حقیقی که در عشق شکست میخورند، جانشان را به خاطر محبوبشان فدای او میکنند.
هوش مصنوعی: در میخانهای که نشانههای ظهور و جاودانگی در آن دیده میشود، نوشندگان با یک جرعه نوشیدنی، خوشحالی و شگفتی را تجربه کردند.
هوش مصنوعی: درد و رنج او را به افرادی که اهل خوشگذرانی و لذتجویی هستند بسپار، نه به آن زاهدانی که از هیچ دردی آگاه نیستند.
هوش مصنوعی: اگرچه هزاران نفر از اهل کمال و فضیلت وجود دارند، اما همه آنها به عشق او به صورت فردی و عاشقانه در میآیند.
هوش مصنوعی: زندگی افرادی که به عشق باختهاند، برای مردان واقعی ارزشمند است و این افراد نزد آنها بزرگ و محترم هستند.
هوش مصنوعی: خداوند و پیامبرش با لطف و رحمت خود، نعمتی را به وجود آوردند که همه را به شوق و شادمانی وادار کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهتران جهان همه مردند
مرگ را سر همه فرو کردند
زیر خاک اندرون شدند آنان
که همه کوشکها برآوردند
از هزاران هزار نعمت و ناز
[...]
مهتران جهان همه مردند
مرگ را سر همه فروکردند
زیر خاک اندرون شدند آنان
که همه کوشکها برآوردند
از هزاران هزار نعمت و ناز
[...]
مردمان باده ها همی خوردند
مهتران عیش ها بسی کردند
دشمنان قصد جان او کردند
تا دمار از تنش برآوردند
شهر زوری گدا بود خاصه
کش به بغداد پرورش کردند
به صفت چون خری بماند راست
که به شیر سگش بپروردند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.