گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

عالم از نام او نشان دارد

این مثالی است کاین و آن دارد

صورت و معنئی که می بینم

می و جام است و جسم و جان دارد

چشم دریا دلی بود ما را

در نظر بحر بیکران دارد

دو مگو او یکیست تا دانی

ور بگوئی تو را زیان دارد

ذوق علم بدیع ما می جو

که معانی ما بیان دارد

خوش میانی گرفته ام به کنار

خوش کناری که آن میان دارد

نعمت الله را به جان جوید

هر که میلی به عارفان دارد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مسعود سعد سلمان

طرفه حالا که بوستان دارد

عمر پیر و تن جوان دارد

پاسبان کرد باغ قمری را

که بسی گنج شایگان دارد

از خوی ابر گل صدف کردار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
عراقی

دل تو را دوست‌تر ز جان دارد

جان ز بهر تو در میان دارد

گر کند جان به تو نثار مرنج

چه کند؟ دسترس همان دارد

با غمت زان خوشم که جان مرا

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عراقی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه