گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

چشم ما روشن به نور او بود

این چنین چشم خوشی نیکو بود

روبروی خویش بنشیند چو ماه

آئینه گر ساده و یک‌رو بود

دل به دریا رفت و ماه در پیش

حال دریا عاقبت تا چو شود

عشق سرمست او می‌نوشد مدام

عقل مخمور و بگفت و گو بود

هر که باشد بندهٔ سلطان ما

بر در او پادشه انجو بود

از ازل یاری که دارد دولتی

تا ابد دایم به جست و جو بود

نعمت‌الله میر سرمستان ما است

میر میران نزد او میرو بود