نعمت الله جان به جانان داد و رفت
بر در میخانه مست افتاد و رفت
آفتابش از قمر بسته نقاب
آن نقاب از روی خود بگشاد و رفت
بود استادی به شاگردان بسی
کرد شاگردان همه استاد و رفت
در خرابات مغان مست و خراب
سر به پای خم می بنهاد و رفت
او خلیفه بود در بغداد تن
رخت را بربست از بغداد و رفت
عارفانه در جهان صد سال بود
نی چو غافل داد جان بر باد و رفت
سید ما بود ظاهر شد نهان
بندگان را جمله کرد آزاد و رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از نعمتالله سخن میگوید که جانش را به جانان سپرد و از دنیا رفت. او در میخانه مست و بیخبر افتاد و در حالی که نورش از ماه پنهان شده بود، نقابش را برداشت و جان داد. او معلمی بزرگ بود که شاگردانش را استاد کرد و خود از میان آنها رفت. نعمتالله در حال مستی در خرابات مغان سر به پای خم مینهاد و به سفر خود ادامه داد. او در بغداد زندگی کرد، اما رخت خود را برداشت و رفت. او عارفانه در دنیا زندگی کرد و جانش را بیخودانه از دست داد. او سید و سرور ما بود که ناگهان ظاهر شد و بندگان را آزاد کرد و سپس ناپدید شد.
هوش مصنوعی: نعمت الله جان خود را به معشوق تقدیم کرد و رفت. در کنار درب میخانه، مست و گیج افتاد و از دنیا رفت.
هوش مصنوعی: خورشید چهرهاش را از ماه پنهان کرده بود، اما آن نقاب را از روی خود برداشت و ناپدید شد.
هوش مصنوعی: یک استاد بود که به شاگردانش آموزش میداد، اما بعد از مدتی همه شاگردانش خودشان استاد شدند و رفتند.
هوش مصنوعی: در مکانی که مغان مشغول به کار هستند و حالتی مستی و بیخبری حاکم است، فردی به آرامی و بدون هیچ نگرانی، سر و پا بر روی ظرف شراب گذاشت و آنجا را ترک کرد.
هوش مصنوعی: او در بغداد مقام خلافت داشت، اما وقتی جانش را از دست داد، از بغداد رفت.
هوش مصنوعی: شخصی که در حقیقت و معنای زندگی جستجو کرده، صد سال در این دنیا حضور داشته است، اما مانند کسی که غافل و بیخبر است، جان خود را بیهوده از دست داده و رفته است.
هوش مصنوعی: سید ما به دنیا آمد و در واقع، وجودش نهان بود. او همه بندگان را آزاد کرد و سپس به سوی سرنوشتش رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشقی جان را به جانان داد و رفت
ماند این دنیای بی بنیاد و رفت
در خرابات مغان مست و خراب
سر به پای خم می بنهاد و رفت
قطره آبی به دریا در فتاد
[...]
باد رحمت بود کآمد شاد و رفت
طالبان را جان و ایمان داد و رفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.