گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خلوت من مقام رندانست

هر چه دارم به نام رندان است

این چنین گفتهای مستانه

سخنی از پیام رندان است

عین آب حیات اگر جوئی

جرعهٔ می ز جام رندان است

زلف خوبان و حسن مه رویان

اثر صبح و شام رندان است

پادشاه سریر هفت اقلیم

از دل و جان غلام رندان است

بزم عشقست و عاشقان سرمست

ساغر می به کام رندان است

خوش بخوانش که گفتهٔ سید

نکته ای از کلام رندان است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode