گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

نعمت الله از این و آن بگذشت

وز خیالات انس و جان بگذشت

عمر او بود همچو آب حیات

خوش روان آمد و روان بگذشت

نود و چهار سال عمر وی است

گوئیا آن به یک زمان بگذشت

نوجوانی مجو تو از پیری

فکر دیگر بکن که آن بگذشت

چه کنی نقش با خیال محال

تو بخوابی و کاروان بگذشت

عاقل ار نام و ار نشان جوید

عاشق از نام و از نشان بگذشت

زنده دل باشد آنکه پیش از مرگ

همچو سید از این جهان بگذشت

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۲۶۳ به خوانش سید جابر موسوی صالحی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم