عمر ضایع مکن به بیکاری
عمر آور حیل چه می آری
مو به مویت حساب خواهد بود
در چه اندیشه ای چه پنداری
تخم نیکی بکار و بد بگذار
نیک و بدکاری آنچه پنداری
تو که در خواب غفلتی دایم
چه شناسی حضور بیداری
درد آزار اگر بدانی تو
خاطر پشه ای نیازاری
طالب ذوق عاشقان باشی
گر نصیبی ز عاشقان داری
کار ما بندگیست ای سید
عمر ضایع مکن به بیکاری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر نگران اتلاف عمر به دلیل بیکاری و بیتحرکی است. او از خواننده میخواهد که به کارهای نیک بیندیشد و از افکار منفی دوری کند. شاعر تأکید میکند که عمر و لحظات زندگی بینهایت ارزشمند هستند و باید از آنها بهخوبی استفاده شود. در نهایت، او به اهمیت عشق و بندگی الله اشاره میکند و یادآوری میکند که در زندگی باید تلاش کرد و فعال بود تا به حقیقت و بیداری دست یابیم.
هوش مصنوعی: عمر خود را با بیکاری هدر نکن و به جای wasting زمان، از فرصتی که داری به خوبی استفاده کن و برای آیندهات برنامهریزی کن.
هوش مصنوعی: هر رشته مویی که داری، نشانهای از افکار و عقاید توست؛ به عبارتی، هر چیزی که در ذهن داری و به آن فکر میکنی، در وجودت نمایان میشود.
هوش مصنوعی: کارهای نیک را انجام بده و از بدیها دوری کن؛ چرا که نتیجهٔ این کارها همانطور که فکر میکنی، به تو برمیگردد.
هوش مصنوعی: تو که همیشه در خواب و غفلت به سر میبری، چگونه میتوانی بیداری و هوشیاری را بشناسی؟
هوش مصنوعی: اگر بدانستی که چقدر درد و رنج میتواند آزاردهنده باشد، هرگز به خاطر یک چیز کوچک و بیاهمیت ناراحت نمیشدی.
هوش مصنوعی: اگر علاقهمند به لذتهای عاشقانه هستی، باید با عاشقان ارتباط برقرار کنی و از حال و هوای آنان بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: ما در کار بندگی و خدمت هستیم، ای سید عمر، پس وقت خود را هدر نده و بیتحرکی نگو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خدایی که آفرین کرده ست
زیرکان را به خویشتن داری
که نیرزد به نزد همت من
ملک هر دو جهان به یک خواری
ای فلک نیک دانمت آری
کس ندیدست چون تو غداری
جامه ای بافیم همی هر روز
از بلا پود و از عنا تاری
گر دری یابیم زنی بندی
[...]
گفت خضرم ز راه غمخواری
کای فرو مانده در گرفتاری
تا کی از عشق تو کشم خواری؟
تا کی از هجر تو کنم زاری ؟
چند با من جفا کنی آخر ؟
شرم بادت ازین جفا گاری
زان دو زلف چو ابر پیوسته
[...]
با من اندر گرفتهای کاری
کان به عمری کند ستمکاری
راستی زشت میکنی با من
روی نیکو چنین کند آری
بعد از این هم بکش روا دارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.