حزنی آمد به نزدم صبحگاه
ره ندادم شد ز پیشم رو سیاه
در طریق عاشقی مردانه باش
تا رسی در بارگاه پادشاه
رهزنان در راه بسیارند لیک
رهبری جو تا نگردد دین تباه
سالک رهدار می دانی که کیست
آن که راه خویشتن دارد نگاه
راه تجرید است اگر ره می روی
بگذر از اسباب ملک و مال و جاه
در طریق حق گناه تو توئی
بگذر از خود گر نمی خواهی گناه
بزم سید جوی و کوی می فروش
روید از این خانهٔ بی راه آه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مسیری که عاشق باید در زندگی طی کند، اشاره میکند. او از حزنی که صبحگاه به ملاقاتش آمده سخن میگوید و سرانجام، به اهمیت پایبندی به عشق و صداقت در راه حق تأکید میکند. شاعر بر این نکته تأکید دارد که در مسیر عشق و حقیقت، باید از موانع مادی و دنیوی گذشت و خود را از گناهان آزاد کرد. او از سالک (مسافر طریق حق) میخواهد تا با نگاه به درون، راه راست را پیدا کند و در نهایت به بزم عشق و معرفت برسد.
هوش مصنوعی: در صبح زود، حسی از ناراحتی به من دست داد و نتوانستم آن را دور کنم، و در نتیجه چهرهام غمگین و پژمرده شد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق باید با شجاعت و استقامت قدم برداری تا به جایگاه و مقام بلند دست یابی.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی افرادی هستند که میخواهند به ما آسیب برسانند، اما باید یک رهبر خوب پیدا کنیم تا دین و ایمان ما از بین نرود.
هوش مصنوعی: سالک رهدار را میشناسی، او کسی است که مسیر خود را میشناسد و بر آن نظارت دارد.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر کمال و حقیقت قدم میگذاری، باید از تعلقات دنیوی مانند ثروت و مقام و جاه و جلال بگذری.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر درست حرکت میکنی و مرتکب گناه شدهای، باید از خودخواهی و نفس خود عبور کنی تا دیگر گناه نکنی.
هوش مصنوعی: محفل جوی و کوی میفروش در حال برگزاری است و از این خانهٔ بیراه آه و نالهای بلند میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی هر یک چون دو هفته گرد ماه
جامهشان غفه، سموریشان کلاه
ای ممالک را مبارک پادشاه
ای سزای خاتم و تخت و کلاه
تیغ خونخوارت پذیرفتار فتح
عفو جانبخشت خریدار گناه
روز کوشش بحر گردون کر و فر
[...]
گنج عمری داشتی خاقانیا
کم کم از گنج تو گم شد آه آه
شد سیاهی دیدهٔ دولت سپید
شد سپیدی چهرهٔ سلوت سیاه
در زیان عمر یکسانند خلق
[...]
باز یونس را نگر گم گشته راه
آمده از مه به ماهی چند گاه
ای جهانت بر جهانداری دلیل
وی خدایت بر خداوندی گواه
وی ز مهر سایه ات خورشید روی
در جهان، آورده هر روزی پگاه
هم جهان جاه را انصاف و امن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.