تشنهٔ آب حیات از ما بجو
عین ما جوئی به عین ما بجو
بر کف ما خوش حبابی پر ز آب
در صفای جام می ما را بجو
آن چنان چشمی که بیند روی او
گر ندیدی دیدهٔ بینا بجو
گرچه کارت در جهان بالا گرفت
منصبی بالاتر از بالا بجو
دست بگشاد امن خود را بگیر
صورت و معنی بی همتا بجو
نور چشم ماست ازدیده نهان
آنچنان پنهان چنین پیدا بجو
نعمت الله جو که تا یابی مراد
نعمت الله را بیا از ما بجو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صادق آمد بحر و تو چون آب جو
باش تو از بحر معنی آب جو
صد هزار آلودگان آبجو
کی بدندی گر نبودی آب جو
جو چه می خواهی بیا دریا بجو
عاشقی دریا دلی اینجا بجو
یک دمی با ما در این دریا در آ
آبروی ما درین دریا بجو
هر که بینی دست او را بوسه ده
[...]
رو بدریا کرد دیگر آب جو
زی پدر شد آب گوی و آب جو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.