نو فروشان کهنه پوشانیم
کهنه پوشان نوفروشانیم
مبتلای بلای خماریم
دردمندیم و درد نوشانیم
خویش بیچارگان بی خویشیم
یار خسته دلان خویشانیم
ایمنیم از وصال و از هجران
فارغ از جمع و از پریشانیم
گر گدائی درآید از درما
همچو شاهش به تخت بنشانیم
خلعت عشق اوست در بر ما
هرکه خواهیم ما بپوشانیم
نعمت الله آتشی افروخت
دیگ سودای عشق جوشانیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابروار از برای ایشانیم
تا بر ایشان گهر برافشانیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.