گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

تا خیال روی او بر دیده نقشی بسته ایم

با خیالش روز و شب در گوشه ای بنشسته ایم

نور چشمست او از آن در دیده اش بنشانده ایم

تا نبینندش در خلوتسرا بربسته ایم

همدم جامیم و با ساقی نشسته روبرو

عهد با او بسته ایم و عهد او نشکسته ایم

در خرابات مغان با عاشقان همصحبتیم

رند سرمستیم از دنیی و عقبی رسته ایم

عشق ما و نعمت الله جاودان باهم بود

از ازل پیوسته ایم و تا ابد بگسسته ایم