در همه آینه یکی نگرم
آن یکی در هزار می شمرم
هر چه بینم به نور او بینم
جام گیتی نماست در نظرم
زندهٔ جاودان منم که به عشق
جان به جانان خویش می سپرم
او خبیر است و من خبیر خبیر
تا نگوئی ز خویش بی خبرم
عارفانه مدام در سیرم
هر زمان در ولایت دگرم
پای بوسش اگر دهد دستم
از سر کاینات در گذرم
نعمت الله چو نور چشم منست
جام و جم را به همدگر نگرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عارفانه به احساس عشق و ارتباط عمیق با معشوق اشاره دارد. شاعر در آن به تصویر عالم و حقیقتی که در آینهها ملت انعکاس یافته است، میپردازد و بیان میکند که همه چیز را از نور معشوق میبیند. او خود را جاودان و زنده میداند، که جانش را به عشق معشوق میسپارد. شاعر دائم در حال سیر و سفر در ولایات مختلف است و با عشق به معشوق، از کائنات عبور میکند. همچنین نعمتالله به عنوان نور چشم شاعر توصیف شده و او در این راستا به پیوندی عمیق بین جام و جم اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در هر آیینه که نگاه میکنم، تنها یک تصویر میبینم، اما آن یکی را در میان هزاران چیز دیگر میشمارم.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که میبینم، به خاطر نور او میبینم. دنیا برای من مانند یک تصویر است.
هوش مصنوعی: من زندهایم که به خاطر عشق، جانم را به محبوبم میسپارم.
هوش مصنوعی: او دانا و آگاه است و من هم از آگاهی او آگاه هستم، تا زمانی که تو نگویی که من از خودم بیخبرم.
هوش مصنوعی: من همیشه در حال سفر و تحول هستم و در هر لحظه در جای دیگری قرار دارم.
هوش مصنوعی: اگر دستم را به عنوان احترام به او بوسهای بر پایش بزنم، از تمام عالم و هستی عبور میکنم.
هوش مصنوعی: نعمتهای خداوند برای من به اندازه نور چشم اهمیت دارند، در نتیجه هر دو را - جام و جم - به یکدیگر مینگرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تیر و تیغست بر دل و جگرم
غم و تیمار دختر و پسرم
هم بدینسان گدازدم شب و روز
غم و تیمار مادر و پدرم
جگرم پاره است و دل خسته
[...]
مددم ده به همّت ای مکرم
تا من دل شکستهٔ مجرم ،
عمر بیتو به سر چگونه برم
که همی بیتو روز و شب شمرم
خونها از دو دیده پالودم
رخنه رخنه شد از غمت جگرم
تو ز شادی و خرمی برخور
[...]
آب صافی شده ست خون دلم
خون تیره شدست آب سرم
بودم آهن کنون ازو زنگم
بودم آتش کنون ازو شررم
ز آفت روزگار بر خطرم
هرچه روز است تیره روزترم
همچو خرچنگ طالع خویشم
که همه راه باز پس سپرم
دور گردون گسست بیخ و بنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.