خوش در میخانهای بگشادهایم
بادهنوشان را صلایی دادهایم
جام می بر دست و رندانه مدام
سر به پای خم می بنهادهایم
در خرابات مغان مست و خراب
بر در میخانهای افتادهایم
خرقهٔ خود را به می شستیم پاک
فارغ از تسبیح وز سجادهایم
در هوای عاشق بادهپرست
دایماً بنشسته یا استادهایم
بندهٔ سید شدیم از جان و دل
از همه ملک جهان آزادهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر فضا و حال و هوای میخانه و مستی را توصیف میکند. او از باده نوشی و سرور در کنار رندانی که در میخانه گرد هم آمدهاند، صحبت میکند. شاعر به آرامش و آزادی از قید و بندهای دینی اشاره میکند و خود را فارغ از تسبیح و سجاده میبیند. در نهایت، او بیان میکند که به عشق و پرستش باده مشغول است و خود را بندهای از جان و دل میداند که از تمام داراییهای دنیا آزاد است.
هوش مصنوعی: در یک میخانه خوشحال و پر از نشاط، ما به مینوشان پیامی خوش را دادهایم.
هوش مصنوعی: ما همیشه با لیوانی در دست و به طور بیپروا، سر خود را در خم میگذاریم.
هوش مصنوعی: ما در محلی شلوغ و پر از حال و هوای مستی و نابسامانی، در کنار در ورودی یک میخانه نشستهایم.
هوش مصنوعی: ما لباس زهد و تقوا را با می شستیم و از تسبیح و سجاده بینیاز و آزاد بودیم.
هوش مصنوعی: در فضایی که پر از عشق و نوشیدن شراب است، ما همیشه یا نشستهایم یا ایستادهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر محبت سید، از دل و جان خود را به او وابسته کردهایم و از همه چیز در این دنیا آزاد و رها هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بازآی آخر که در بگشادهایم
تو غرامت کرده باز ایستادهایم
که درون سینه شرحت دادهایم
شرح اندر سینهات بنهادهایم
دل به دلبر جان به جانان دادهایم
بندهٔ او وز همه آزادهایم
از سر هر دو جهان برخاستیم
بر در میخانه مست افتادهایم
عاشقانه در خرابات مغان
[...]
ما بهشت از بهر تو آماده ایم
حوریان را زیب و زینت داده ایم
خاک را جای سکون بنهاده ایم
باد را حکم وزیدن داده ایم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.