در خرابات مغان مست و خراب افتادهایم
توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتادهایم
در خیال آن که بنماید خیال او به خواب
نقش بستیم آن خیال و خوش به خواب افتادهایم
در به دست زلف او دادیم و در پا میکشد
لاجرم چون زلف او در پیچ و تاب افتادهایم
آب چشم ما به هر سو رو نهاده میرود
ما چنین تشنه ولی در غرق آب افتادهایم
آفتاب لطف او بنواخت ما را از کرم
روشن است احوال ما بر آفتاب آفتادهایم
سید رندیم و با ساقی حریفی میکنیم
بر در میخانه مست و بیحجاب افتادهایم
بر سر کوی محبت ما و چون ما صد هزار
جان به جانان دادهایم و بیحساب افتادهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حال و هوای عاشقانه و مستی شاعر در خرابات (محل نوشیدن شراب) است. شاعر از شکست توبه خود سخن میگوید و به حالتی میرسد که در خیال معشوق غرق شده و در خوابهای شیرین آن زندگی میکند. او به زیباییهای زلف معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره میکند و از شدت عشق و تشنگیاش به آب چشمانش اشاره میکند که در عین حال غرق در شادابی معشوق است. در نهایت، شاعر به رند بودن خود و همراهی با ساقی میبالد و نشان میدهد که در کوی محبت جان خود را بیحساب داده است. تمام اینها نشاندهنده عمق عشق و روحیهی مستی اوست.
هوش مصنوعی: ما در میخانههای مغان به حال مستی و نابسامانی افتادهایم، پیمان و عهد خود را شکستهایم و اکنون دوباره در لذت شراب غرق شدهایم.
هوش مصنوعی: در خیال این که تصویر او را ببینیم، به خواب رفتیم و در آن خواب مشغول تماشای آن خیال هستیم و از این خواب لذت میبریم.
هوش مصنوعی: ما خود را در دستان زلف او سپردیم و اکنون در پی او به راه میرویم. به همین دلیل، مانند زلف او دچار پیچیدگی و سردرگمی شدهایم.
هوش مصنوعی: چشمهای ما از اشک پر شده و به هر طرف گریه میکنند، در حالی که ما اینقدر تشنه هستیم و در زیر آب غرق شدهایم.
هوش مصنوعی: خورشید مهربانی و لطف او ما را در بر گرفته و وضعیت ما به وضوح نمایان است؛ ما همچون سایهای بر زمین افتادهایم.
هوش مصنوعی: من رندی هستم که با ساقیام دوستی میکنم و در آستانهی میخانه، در حالت مستی و بدون حجاب، افتادهام.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و محبت، ما مانند دیگران جانهای زیادی را به محبوب خود تقدیم کردهایم و بدون هیچ حساب و کتابی در این راه صرف کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خرابات مغان مست وخراب افتاده ایم
توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم
عاشقان را همدم جامیم و با ساقی حریف
فارغیم و در دهان شیخ و شاب افتاده ایم
دیدهٔ ما تا خیال روی او درخواب دید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.