گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

بایزید است جان و هم جانان دل

بایزید است سرور و سلطان دل

بایزید است پیشوای اهل دل

بایزید است مقتدای جان دل

بایزید است کاشف اسرار غیب

بایزید است واقف سبحان دل

بایزید است قائل قول بلی

بایزید است حافظ قرآن دل

بایزد است آفتاب چرخ و جان

بایزید است نقطهٔ دوران دل

بایزید است گوهر بحر محیط

بایزید است جوهر ارکان دل

بایزید است بایزید است بایزید

سید اقلیم هفت ایوان دل

 
 
 
جهان ملک خاتون

ای خیال روی تو سلطان دل

خود چه جوری می کند بر جان دل

هجر رویت خون گشاد از چشم جان

دیده ی بیچاره شد مهمان دل

دردم از حد رفت ای دلبر مگر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
قاسم انوار

دیو را بیرون کن از دیوان دل

مدتی مردانه شو دربان دل

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه