گنجور

 
امیر شاهی

دل بهر تو در ملامت افتاد

وز عشق بدین علامت افتاد

گشتم به هوس ندیم عشقت

خود عاقبتم ندامت افتاد

ای دل، چو به قامتش فتادی

دیدار تو با قیامت افتاد

او تیغ جفا کشید، لیکن

بر جانب ما غرامت افتاد

گم گشت بکوی عشق، شاهی

زاهد به ره سلامت افتاد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode