ای که با طرّه پرچین و شکست آمدهای
چشم بد دور، که آشفته و مست آمدهای
همچو گل رخت نیفکنده مکن عزم سفر
بنشین، چون بر ارباب نشست آمدهای
کردهای نسبت بالاش به طوبی، هیهات
برو ای خواجه، که با همت پست آمدهای
دامن چون تو نگاری ز کف آسان ندهم
که به خونابه بسیار به دست آمدهای
شاهی از عمر ابد یافتهای بهره، که تو
کشته آن دو لب بادهپرست آمدهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و معشوقهای میپردازد که با ظاهری دلربا و طرز نگرشی ناپایدار به عالم آمده است. شاعر از او میخواهد که برای سفر نرود و با زیباییهایش آرامش را برقرار کند. او به طرز متعهدانهای به مقایسه معشوقه با گل میپردازد و در عین حال تأکید میکند که خود را از دست نمیدهد. شاعر همچنین عبارات زیبایی را به کار میبرد تا به مقام و ارزش معشوقه اشاره کند، اما در عین حال او را به خاطر خواستههایش که به نظر کمارج میآید، سرزنش میکند. در نهایت، شاعر به نوعی حسرت و عشق را بیان میکند که نشاندهندهی گذران عمر و لذتهای زودگذر است.
هوش مصنوعی: ای کسی که با موهای پیچخورده و آشفته آمدهای، چشمت به دور باشد از هر نظر بدی، زیرا تو با حالت آشفته و سرمست به اینجا آمدهای.
هوش مصنوعی: در اینجا میگویند که مانند گلی نباش که از باغ خود بیرون برود. پس بهتر است که در جایی که هستی بمانی و به وضعیت کنونیات راضی باشی، مانند کسی که در حضور اربابش نشسته است و به او خدمت میکند.
هوش مصنوعی: تو به درخت طوبی نسبت میدهی، اما افسوس که با همت پایین و ناچیز خود آمدهای، ای آقا.
هوش مصنوعی: من به راحتی دامن تو را رها نمیکنم، چون تو مانند یک نگار زیبا هستی که به سختی به دست آمدهای و ارزش زیادی داری.
هوش مصنوعی: شما از عمر جاودانه بهرهمند شدهاید، چون بر اثر زیبایی و جذابیت آن دو لب که به دنبال نوشیدنی هستند، به اینجا آمدهاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.