هر زمان از بیخودی خواهم که آن رو بنگرم
چون رسم نزدیک نتوانم که آن سو بنگرم
در سجود افتم چو بینم قبله دیدار او
رخ نهم بر خاک کان محراب ابرو بنگرم
هرکجا روی نکو یابم نشان، آنجا روم
واندر آن صورت ترا بینم، چو نیکو بنگرم
آنکه پهلو میزند ابروی او با ماه نو
تا کیش با دیگران پهلو به پهلو بنگرم
حد شاهی نیست بر خاک درش ره یافتن
من همان بهتر که از دور آن سر کو بنگرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون من بی صبر و دل خواهم که آن رو بنگرم
اول از بیم رقیب این سو و آن سو بنگرم
سوزدم جان ز آرزوی آن خط و عارض به باغ
سایه سنبل چو بر گلهای خود رو بنگرم
بر میان صد رشته جان با کمر بستی گره
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.