دیده از دیدن تو بس نکند
با لبت دل به جان هوس نکند
گر چه عیسی دمی ولی طالع
یک دمم با تو هم نفس نکند
آنچه با ما رقیب کرد ز جور
غیر سگ با غریب کس نکند
دل بی باک ما در آن خم زلف
تیز تر رفت و رو به پس نکند
آنچه با شاهدی بکرد فراق
سوز آتش به خار و خس نکند
دیده از دیدن تو بس نکند
با لبت دل به جان هوس نکند
گر چه عیسی دمی ولی طالع
یک دمم با تو هم نفس نکند
آنچه با ما رقیب کرد ز جور
غیر سگ با غریب کس نکند
دل بی باک ما در آن خم زلف
تیز تر رفت و رو به پس نکند
آنچه با شاهدی بکرد فراق
سوز آتش به خار و خس نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
وآنچه خورشید کرد کس نکند
دست خفاش پشت پس نکند
آرزوی زوال کس نکند
هرگز آب حیات بس نکند
کز خیانت نظر به کس نکند
نظر از شهوت و هوس نکند
کار بی مزد هیچ کس نکند
مزد دیده ز کار بس نکند
نظر بد بعرض کس نکند
بلواط و زنا هوس نکند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.