گنجور

 
شیخ محمود شبستری

نزد ایشان زفهم و وهم و گمان

واجب است دایماً وجود زمان

باز قومی دگر از ایشان هم

ممتنع گفته مقتضای عدم

در ضلال مبین هم این و هم آن

اعتباری است خود وجود زمان

نقطه و حال جزو مقدار است

مابقی جمع وهم و پندار است

تو همان وقت را نگه میدار

برهان خویش را از این پندار

مکن ای دوست فوت فرصت حال

گه به ماضی و گه به استقبال

حالیا حال را ز دست مده

تو چه کاری به گفتۀ کِه و مِه