دلم از کار این جهان بگرفت
راست خواهی دلم ز جان بگرفت
مدح سعدی نگفته بیتی چند
طوطی نطق را زبان بگرفت
آفتابیست آسمان بارش
که زمین بستد و زمان بگرفت
پادشاه سخن بتیغ زبان
تا بجایی که می توان بگرفت
سخن او که هست آب حیات
چون سکندر همه جهان بگرفت
دیگری جای او نگیرد و او
بسخن جای دیگران بگرفت
بلبل طبع او صفیری زد
همه آفاق گلستان بگرفت
دم سرد چمن ز خجلت آن
آمد و غنچه را دهان بگرفت
دست صیتش که در جهان علمست
دامن آخرالزمان بگرفت
بحر معنیست او وزین سبب است
که چو بحر از جهان کران بگرفت
عرضه کردند بر دلش دو جهان
همتش این بداد و آن بگرفت
سخن او بسمع من چو رسید
مر مرا شوق او چنان بگرفت
که دل من ز خاتم مهرش
همچو شمع از نگین نشان بگرفت
طوطی طبعش از سخن شکری
بدهان شکرفشان بگرفت
زهره از بهر نقل خویش آنرا
در طبقهای آسمان بگرفت
ای بزرگی که طبع وقادت
خرده بر عقل خرده دان بگرفت
وقت تقریر مدحت تو مرا
این معانی ره بیان بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناامیدی و دلگیری خود نسبت به اوضاع جهان سخن میگوید و به ستایش سعدی، شاعر بزرگ فارسی، میپردازد. او بیان میکند که سخنان سعدی همچون آب حیات است و قدرت کلام او به مثابه یک پادشاه است که میتواند همه چیز را در کن خود بگیرد. شاعر به قدرت اثرگذاری شعر و سخن نیز اشاره میکند و میگوید که سخن سعدی توانایی ایجاد شوق و محبت را دارد. در نهایت، او به گلی که در چمن کمنفس است و همچنین به عظمت و ارادت به سعدی اشاره میکند و تأکید دارد که صحبت کردن درباره او خود یک متن زیبا و معنوی است.
هوش مصنوعی: دلم از کارهای این دنیا خسته شده است. اگر راست میخواهی، دلم از زندگی هم دلگیر است.
هوش مصنوعی: سعدی را ستایش نکردن، مثل این است که طوطی برای گفتگو زبانش را به کار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان تابیده و بارانی که بر زمین میبارد، باعث شده زمین دوباره زندگی بگیرد و زمان به جلو برود.
هوش مصنوعی: سخن گفتن مانند یک شمشیر است که میتواند به طور مؤثر و در جایی که لازم است، تاثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: سخن او مانند آب حیات است که زندگیبخش و نجاتدهنده است، همانطور که اسکندر تمام دنیا را تحت سلطه خود درآورد.
هوش مصنوعی: دیگری نمیتواند جای او را بگیرد و او نیز در سخن، مقام دیگران را به دست نیاورد.
هوش مصنوعی: بلبل با استعداد او نغمهای سر داد و تمام دنیا را پر از بوی گل و صفا کرد.
هوش مصنوعی: نسیم خنک چمن به خاطر سرافگندگیاش، به آرامی برآمد و غنچه را در آغوش گرفت.
هوش مصنوعی: دست شهرت او در علم به قدری وسیع است که به آخرین دوران زمان نیز رسیده است.
هوش مصنوعی: او همچون دریایی از معانی است و به همین دلیل، مانند دریا که از کرانههای جهان پر شده، از جهان آکنده است.
هوش مصنوعی: به دلش دو جهان را نشان دادند، او یکی را پذیرفت و دیگری را رها کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که صحبتهای او به گوش من رسید، عشق و شوق او به شدت وجودم را فراگرفت.
هوش مصنوعی: دل من از مهر او به گونهای چون شمعی است که درخشش نگین را به خود گرفته است.
هوش مصنوعی: طوطی که طبیعتش از حرفهای شیرین است، از کسی که سخن شیرین میگوید، به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: زهره برای انتقال خود، آن را در ظرفهایی از جنس آسمان قرار داد.
هوش مصنوعی: ای بزرگمردی که روح و خُلق شما بر عقل و درک دیگران میتازد، بدانید که این نقیصه به عقل شما مربوط است.
هوش مصنوعی: زمانی که درباره تو تعریف و تمجید میکنم، این مفاهیم به راحتی به ذهنم میرسد و بیان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صیت شرعش همه جهان بگرفت
هم زمین و هم آسمان بگرفت
شاه را آن سخن چنان بگرفت
کز دلش در میان جان بگرفت
خیل حسن تو ملک جان بگرفت
صیت حسنت همه جهان بگرفت
سنبلش برگ ارغوان بگرفت
سبزه اش طرف گلستان بگرفت
بر شکر طوطیش نشیمن کرد
بر قمر زاغش آشیان بگرفت
دور از آن روی بوستان افروز
[...]
آفتاب رخش جهان بگرفت
مهر رویش جهان جان بگرفت
موج زد بحر عشق و از موجش
آب حیوان جهان روان بگرفت
صورت عشق آشکارا شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.