ای جهان ازتو مزین چو بهشت از حوری
همه عالم ظلماتست وتو در وی نوری
گر ببیند رخ خوب تو بماند خیره
درگل عارض تو نرگس چشم حوری
دل در اوصاف تو گر چند که دوراندیشست
همچو اندیشه ترا کی بود از دل دوری
دل کس جمع نماند چو پریشان گردد
زلف چون سنبل تو بر بدن کافوری
بیم آنست که در عهد تو گم نام شود
مه نام آور و خورشید بدان مشهوری
وقت ما خوش نشود جز بسماع نامت
ورچه در مجلس ما زهره بود طنبوری
لب شیرین تو خواهم که دهان خوش کند
مگسان شکرت را عسل زنبوری
وصل تو عافیتست و من بیمار از هجر
دورم از صحت چون عافیت از رنجوری
سیف فرغانی ناگاه درآید ز درت
سگ چو دریافت گشاده نخوهد دستوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت جهان و محبوبی اشاره دارد که همتی نورانی در تاریکیهای دنیا دارد. شاعر میگوید که اگر کسی به چهرهی زیبای او نگاه کند، به خیرهنگری خواهد افتاد. دل انسانها هرچقدر هم دور اندیش باشند، نمیتوانند از زیباییهای او دور بمانند. عشق و دلبستگی به این محبوب باعث پریشانحالی دل میشود. شاعر ابراز نگرانی میکند که در دوران محبوبی، نامش فراموش شود. او همچنین اشاره میکند که خوشیهای زندگی فقط در شنیدن نام محبوبش است و اگرچه دیگران نیز در مجلس حضور دارند، برای او تنها صدای محبوب مهم است. در نهایت، شاعر به درد و رنج ناشی از جدایی اشاره میکند و امید دارد که در نهایت به وصال محبوبش برسد.
هوش مصنوعی: ای جهان، تو زیبا و دلانگیز هستی مانند بهشتی که به حوریها زینت داده شده است. در حالی که تمام عالم در سیاهی و تاریکی است، تو در میان آن نور و روشنی میبخشی.
هوش مصنوعی: اگر کسی زیبایی چهرهٔ تو را ببیند، به قدری محو آن میشود که مانند نرگس، خیرهٔ زیبایی صورت تو خواهد ماند.
هوش مصنوعی: دل اگرچه دوراندیش و بیخبر از تو باشد، اما آیا میتواند از عشق و یاد تو دور بماند؟
هوش مصنوعی: وقتی زلفهای آشفته و پریشان تو مانند گل سنبل بر بدن کافور بیفتد، دل هیچ کس دیگر تاب و توان نخواهد داشت و از هم خواهند پاشید.
هوش مصنوعی: نگرانی این است که در زمان تو، نام آن کسی که معروف به نامآوری و درخشان است، فراموش شود و دیگر شناخته نشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نامت را نشنوم، لحظههای من خوش نمیگذرد؛ حتی اگر در مجلس ما زهره، بهترین ساز را بنوازد.
هوش مصنوعی: من تماشای لبهای شیرین تو را میخواهم که باعث خوشحالی و شوق دیگران شود، مانند اینکه مگسها به عسل زنبور جذب میشوند.
هوش مصنوعی: نازنین، در کنار تو سلامت و خوشبختی است، اما من به خاطر دوری از تو بیمار و رنجورم؛ حال من مانند کسی است که به دنبال آرامش از درد و رنج خود است.
هوش مصنوعی: ناگهان سیف فرغانی به خانهات میآید و وقتی سگ تو او را میبیند، درنگی نخواهد کرد و بدون دستور به او حمله میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر بصورت ملکی یا بلطافت حوری
تا به معنی نرسی از همه دلها دوری
حسن خلقست که از خلق بماند جاوید
حسن ده روزه چه باشد که برومغروری
ای که غایب نیی از خاطر اگر مهجوری
پرده بردار ز رخ تا کی از این مستوری
ما نه آنیم که شایسته قُربت باشیم
گر گدا را به حرم ره ندهی معذوری
حکم حکمِ تو اگر زنده کنی ار بکشی
[...]
دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری
که بهم جمع شود عاشقی و مستوری
آمدن نزد تو بختم ننماید یاری
رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری
ترک رویی تو وبی هندوی خال سیهت
[...]
هر که گوید که به آن جان جهان نزدیکم
باشد آن دعوی نزدیکی او از دوری
وان که گوید که ازو دورم، آن دوری او
هست در پرتو نزدیکی او مستوری
اگر از دیده ابنای زمان مستوری
خوش بیاسای که از جمله بلاها دوری
در شبستان فنا شمع تجلیت کجاست؟
تو هم ای بی سر و پا، موسی جان را طوری
نشکنی تا بُت هستی، ظفری نیست تو را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.