تا چه معنیست در آن روی جهان آرایش
که دلم برد بدان صورت جان افزایش
چون جهان سربسر آرایش از آن رو دارد
بچه آراسته شد روی جهان آرایش
بر خود این جامه چو دراعه غنچه بدرم
از تن چون گل و پیراهن گل پیمایش
آن بت پسته دهن را لب همچون یاقوت
شکرینست و منم طوطی شکر خایش
چون بوصلش طمع خام تو ناپخته بماند
ای دل سوخته تا چند پزی سودایش
لاله را در چمن و غنچه گل را در باغ
مشک در جیب کند طره عنبر زایش
چون کسی را نبود دیده معنی روشن
ای تن تو همه جان صورت خود منمایش
بنده از دست جفای تو بجایی نرود
که سر کوی تو بندیست گران برپایش
ذره یی را که رخ روشن تو بر وی تافت
آفتابی نتواند که بگیرد جایش
یک کف از خاک سر کوی تو وز عاشق جان
زر بمزدور ده و کار همی فرمایش
سیف فرغانی از تست چو جام از باده
که بکلی همه رنگ تو گرفت اجزایش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و تأثیر آن بر دل عاشق صحبت میکند. شاعر به توصیف زیباییهای جهان و انسانی میپردازد که دلش را از این زیباییها پر کرده است. او به این نکته میرسد که زیباییها چه تأثیری بر روح و جان انسان دارند و چگونه دل عاشق در جستجوی آنها سرگردان است. شاعر با استفاده از تشبیهاتی چون جامه غنچه و لب یاقوت به توصیف معشوق خود پرداخته و در نهایت، به حسرت و طلب عشق میرسد که بدون آن زندگی بیمعنا میشود. عشق و زیبایی، دو موضوع اصلی این شعر هستند که شاعر به آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیبایی و جذابیت جهانی که در چهره محبوب وجود دارد، برای شاعر چقدر معنا و اهمیت دارد. آنقدر تحت تأثیر این زیبایی قرار گرفته که دلش را به دست آورده و عشق او باعث افزایش روح و جانش شده است.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر زیباییهایش سرتاسر آراسته و زیباست، بنابراین فرزند نیز به زیبایی و آراستگی روی این دنیا توجه کرده است.
هوش مصنوعی: اگر به این جامه مانند چادری که بر روی گل پیچیده است نگاه کنم، میخواهم مانند گل، آن را از خود دور کنم و با ظرافت و زیبایی به زندگی شاداب و تازهام ادامه دهم.
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا لبهایی مانند یاقوت دارد و من شبیه طوطیای هستم که به زیبایی او وابسته و شیفتهام.
هوش مصنوعی: وقتی که آرزوی تو از رسیدن به معشوق هنوز نابالغ و ناپخته است، دل سوختهات را چه زمانی دیگر باید در آتش عشقش بسوزانی؟
هوش مصنوعی: در چمن لالهای روییده و در باغ گلها غنچهای شکفته است. بوی خوش مشک، همچون عطری دلانگیز، در جیب کسی وجود دارد که موهایی خوشبو و خوش عطر دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی نتواند با دیدن به حقیقت و معنا پی ببرد، ای جان! تو تنها نماینده و تجلی وجود من هستی.
هوش مصنوعی: من از درد و رنجی که تو به من میبخشی، به جایی نمیروم؛ زیرا که محبت و وابستگی به تو، بر من سنگینی میکند و به پایم بند است.
هوش مصنوعی: نور چهرهی دلنشین تو به قدری درخشان است که هیچ آفتابی نمیتواند درخشندگی آن را تحت تاثیر قرار دهد یا جای آن را بگیرد.
هوش مصنوعی: یک مشت خاک از کوی تو کافی است و من در عوض جان خود را به تو میفروشم و فقط میخواهم که به کارهایم رسیدگی کنی.
هوش مصنوعی: سیف فرغانی میگوید که وجود او همچون جامی است که از شراب پر شده و تمام رنگ و لعاب آن بهطور کامل از تو گرفته شده است. به این معنا که وجود او تحت تأثیر تو قرار گرفته و رنگ و essence وجودش به تو وابسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میکند غارت صبر و دل و دین سودایش
آنکه او هیچ ندارد، چه غم از یغمایش؟
گر دل و جان من دلشده بودی بر جای
کردمی در دل و جان جای چو بودی رایش
رقم هستی من عاقبت از لوح وجود
[...]
سرو دیوانه شدست از هوس بالایش
میرود آب که زنجیر نهد بر پایش
داشت از آب چو گل آینه در پیش جمال
آب شد آبنه از شرم رخ زیبایش
پیش من قصهٔ عاشقکشی او مکنید
[...]
گر شبی سوی من خسته دل افتد رایش
چه تفاوت کند از رای جهان آرایش
گر عنانی ز عنایت سوی ما گرداند
جان فشانیم به جای سرو زر در پایش
گر خرامد قد چون سرو روانت در باغ
[...]
سرو اگر جلوه کند پیش قد رعنایش
قمری ازشهپر خود اره نهد برپایش
جرعه اولش ازخون مسیحا باشد
چون کشد تیغ ستم غمزه بی پروایش
علم صبح قیامت به زمین خوابیده است
[...]
آن که در دیده بینای من آمد جایش
هیچ از ریختن خون نبود پروایش
کرده منقار به خون جگر خویش خضاب
طوطی از حسرت لعل لب شکرخایش
زنده چون خضر از آن نیست سکندر که نداشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.