دی یکی گفت که از عشق خبرها دارد
سر خود گیر که این کار خطرها دارد
دگری گفت قدم در نه و اندیشه مکن
اندرین بحر که این بحر گهرها دارد
ای گرو برده ز خوبان، به جز از شیرینی
قصب السبق کمال تو شکرها دارد
آنچه از حسن تو دیدم ز کبوتر طوقیست
وه که طاوس جمال تو چه پرها دارد
آمد بر در تو تا مگر از صحبت تو
چون تو سلطان شوم و صحبت اثرها دارد
همه دانند ز درویش و توانگر در شهر
کین گدا از پی در یوزه چه درها دارد
گر چه در صف غلامان تو دارم کاری
شاخ دولت به جز این میوه ثمرها دارد
کیسه پر کرده ام از نقد امید و املم
بر میان از پی این کیسه کمرها دارد
هفت عضوم ز غم عشق تو خون می گریند
اشک خونین به جز از چشم ممرها دارد
از غم اندیشه ندارم که درین کار دلم
از پی خون شدن ای دوست جگرها دارد
گر بتیغم بزنی کشته نگردم که چو شمع
گردنم از پی شمشیر تو سرها دارد
انده عشق تو امروز درآویخت چو فقر
بگدایان که توانگر غم زرها دارد
سیف فرغانی اگر مرد بود بنشیند
پس هر پرده که در پیش سقرها دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوع عشق و احساسات عمیق خود اشاره میکند. او از خطرات و مشکلات عشق میگوید و به تنشهای درونی ناشی از آن اشاره دارد. برخی از شخصیتها نظرات متفاوتی درباره عشق مطرح میکنند؛ برخی به احتیاط و دوری از عشق توصیه میکنند و برخی دیگر به زیباییهای آن اشاره دارند. شاعر با بیان اینکه عشق باعث غم و درد میشود اما در عین حال زیباییهای خاص خود را دارد، وضعیت خود را توصیف میکند. او همچنین به محدودیتها و تلاشهای خود در پی عشق و ارزشهای آن اشاره میکند. در نهایت، شاعر به قدرت عشق و تاثیر آن در زندگیاش پرداخته و از درد و رنج ناشی از آن سخن میگوید.
هوش مصنوعی: یک نفر گفت که از عشق اطلاعات و خبرهایی دارد، پس بهتر است خودت را محافظت کنی؛ چون این موضوع ممکن است خطرهایی به دنبال داشته باشد.
هوش مصنوعی: دیگری گفت وارد این دریا شو و نگرانی نداشته باش، چرا که این دریا پر از گنجینههاست.
هوش مصنوعی: ای کسی که به زیباییها وابستهای، جز از شیرینی برتری و کمال تو، هیچ چیز دیگری ارزش توجه و سپاسگزاری ندارد.
هوش مصنوعی: آنچه از زیبایی تو دیدم شبیه کبوتر با طوق زیباست و وای بر طاوس زیبایی تو که چه پرهای درخشانی دارد.
هوش مصنوعی: او به در خانهات آمد تا شاید با صحبت کردن با تو، همچون تو شاه و صاحب مقام شود، زیرا صحبت و همنشینی تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: همه میدانند که در شهر، چه تفاوتهایی بین درویش و ثروتمند وجود دارد. اما گدایان، به دنبال دروازههایی هستند که به دنیای ثروت و کامیابی منتهی میشود.
هوش مصنوعی: هرچند که در صف خدمتگزاران تو مشغول به کارم، اما شاخ خوشبختی و مقام، میوههای دیگری نیز میدهد.
هوش مصنوعی: من کیسهای پر از امید و آرزوهایم دارم و برای دستیابی به این آرزوهایم، تمام تلاشم را به کار میبرم.
هوش مصنوعی: هفت عضو من از درد عشق تو اشک میریزند و فقط چشمم از شدت درد، اشکهای خونین میبارد.
هوش مصنوعی: من از غم و ناراحتی فکر نمیکنم، چرا که دل من، به خاطر تو و این کار، به شدت ناراحت و دردناک است.
هوش مصنوعی: اگر بت پرشی را بزنی، نمیمیرم؛ چون مانند شمعی هستم که گردنم در پی شمشیر تو به جا مانده و سرها را به خود جذب کرده است.
هوش مصنوعی: امروز درد عشق تو به من چنگ انداخته است، مانند فقر که بر دوش گدایان سنگینی میکند، در حالی که ثروتمند تنها غم داراییهایش را دارد.
هوش مصنوعی: اگر سیف فرغانی مرد واقعی بود، پس باید هر پردهای که در برابر سختیها و مشکلات دارد را کنار میزد و با جرأت مواجهه میشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه عشاق سینه روز اثرها دارد
شب این طایفه در پرده سحرها دارد
بر سر راز تو چون بید دلم می لرزد
شیشه از باده پر زور خطرها دارد
دل ازان موی میان چون به سلامت گذرد؟
[...]
عیشم از دولت بیدار اثرها دارد
شبم از گردش پیمانه سحرها دارد
همچو گوهر نظر از پاکی دل یافته ایم
اشک ما در جگر سنگ اثرها دارد
آخر این نالهٔ سوزنده اثرها دارد
شب تاریک، فروزنده سحرها دارد
غافل از حال جگر سوخته عشق مباش
که در آتشکدهٔ سینه شررها دارد
مهر او تازه نهالی است به بستان وجود
[...]
گر به دل آتش عشق تو شررها دارد
همچنان نالهٔ من نیز اثرها دارد
خبر از حال من و بلبل اگر میجویی
من به شب گریم و او نغمه سحرها دارد
دور از قافله سالا مشو در ره عشق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.