آخر این نالهٔ سوزنده اثرها دارد
شب تاریک، فروزنده سحرها دارد
غافل از حال جگر سوخته عشق مباش
که در آتشکدهٔ سینه شررها دارد
مهر او تازه نهالی است به بستان وجود
که به جز خون دل و دیده ثمرها دارد
قابل ناوک آن ترک کمان ابرو کیست
آن که از سینهٔ صد پاره سپرها دارد
گاهی از لعل تو میگوید و گاه از لب جام
ساقی بی خبران طرفه خبرها دارد
ناله سر میزند از هر بن مویم چون نی
به امیدی که دهان تو شکرها دارد
تو پسند دل صاحب نظرانی ورنه
مادر دهر به هر گوشه پسرها دارد
تو در آیینه نظر داری و زین بیخبری
که به دیدار تو آیینه نظرها دارد
تیره شد روز فروغی به ره مهر مهی
که نهان در شکن طره قمرها دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای عشق میپردازد. شاعر از نالهها و آشفتگیهای درون خود سخن میگوید و تأکید میکند که عشق سوزان و در عین حال زیبای او بر زندگیاش اثرگذار است. محبت و زیبایی معشوقش را به صورت نهالی در باغ وجود توصیف میکند که برای رویش نیاز به خون دل و اشک دارد. شاعر همچنین به زیبایی و جذابیت معشوقش اشاره میکند و به تضادهای عشق، مانند شادی و غم، پرداخته و به آرزوی دیدار او ابراز امیدواری میکند. در کل، شعر به عمق احساسات عاشقانه و زیباییهایی که در دل وجود دارد، میپردازد.
هوش مصنوعی: این نالهى عاطفى و دردآور سرانجام تاثیرات خود را خواهد گذاشت. شب تاریک هر چه باشد، در دل خود بذر روشنی صبح را نهفته دارد.
هوش مصنوعی: بیتوجه به حال کسانی که عشق را به سختی تجربه کردهاند نباش؛ زیرا در دل آنها آتشهایی شعلهور وجود دارد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت او مانند درختی جوان در باغ وجود انسان است که تنها با رنج و درد و اشک میتوان میوههایش را برداشت.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند با تیرکمان ابرو آن دختر زیبا مقابله کند، در حالی که او با قلبی پر از درد و زخم، از خود دفاع میکند؟
هوش مصنوعی: گاهی از زیبایی تو سخن میگوید و گاهی از لب جام که ساقی دارد. افراد بیخبر از اوضاع، اخبار جالبی را به دست میآورند.
هوش مصنوعی: از هر رشته مویی که دارم، صدای ناله و غم سر میزند، مثل نی که میخواند. این ناله به امیدی است که لبهای تو شیرینی و زیبایی دارند.
هوش مصنوعی: تو را میپسندند تنها افراد صاحبنظر و آگاه، در غیر این صورت، دنیا هر گوشهاش فرزندی دارد که بتواند نظرها را جلب کند.
هوش مصنوعی: تو در آینه به خودت نگاه میکنی و از این بیخبری که آینه هم به تماشای تو میپردازد.
هوش مصنوعی: روز روشنی به خاطر مهر تابانی که در پیچ و خم موهای دختران پنهان است، تیره شد و دیگر شادابی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دی یکی گفت که از عشق خبرها دارد
سر خود گیر که این کار خطرها دارد
دگری گفت قدم در نه و اندیشه مکن
اندرین بحر که این بحر گهرها دارد
ای گرو برده ز خوبان، به جز از شیرینی
[...]
آه عشاق سینه روز اثرها دارد
شب این طایفه در پرده سحرها دارد
بر سر راز تو چون بید دلم می لرزد
شیشه از باده پر زور خطرها دارد
دل ازان موی میان چون به سلامت گذرد؟
[...]
عیشم از دولت بیدار اثرها دارد
شبم از گردش پیمانه سحرها دارد
همچو گوهر نظر از پاکی دل یافته ایم
اشک ما در جگر سنگ اثرها دارد
گر به دل آتش عشق تو شررها دارد
همچنان نالهٔ من نیز اثرها دارد
خبر از حال من و بلبل اگر میجویی
من به شب گریم و او نغمه سحرها دارد
دور از قافله سالا مشو در ره عشق
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.