گنجور

 
۲۵۶۱

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در گله از حاج اکبر نواب و مدح فخرالعلماء و ذخرالفضلاء ابولحسن الفسوی الشهیر به خان داماد فرماید

 

... در کلام تواش ایدون سخن از لا و لن است

طنز در شعر تو می راند و خود می داند

که سخن های تو پیرایه در عدن است ...

... گوهری هست که ملک دو جهانش ثمن است

جای آنست که بر شعر تو تحسین راند

طفل یک روزه کش آلوده لبان از لبن است ...

... گله از صدر که هم عادل و هم موتمن است

کینه با شعر من و شعر تور جست رواست

فتنه اند این دوو آن در پی دفع فتن است ...

... گوییش خون جگر لاله و دام دمن است

اگر این شعر فتد در خور درگاه وصال

یک جهان نور نثارش به سر از ذوالمنن است

قاآنی
 
۲۵۶۲

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه محمد شاه غازی طاب الله ثراه فرماید

 

... مسکین لب خشک و دیده تر دارد

از شعر تر حکیم قاآنی

این طرفه غزل چه خوش زبر دارد ...

... گویی همه هوش جانور دارد

شاعر نبود هر آنکه گوید شعر

روح الله نیست هر که خر دارد

مز کوم بود حسود و شعر من

خاصیت نافه تتر دارد ...

قاآنی
 
۲۵۶۳

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۸ - د‌ر ستایش دبیر بی‌نظیر میرزا عبدالله منشی فرماید

 

... خوشتر از عهد شباب و مه نیسان گذرد

شعر خود را چه ستایم که سخندانی تو

بیش از آنست که در وصف سخندان گذرد

روح خاقانی خرم شود از قاآنی

اگر آو ازه این شعر به شروان گذرد

قاآنی
 
۲۵۶۴

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱ - در ستایش امیر دیوان میرزا نبی خان فرماید

 

... مانند سگ عوعو زد و آهنگ قمرکرد

گاهی ز پی هدیه ز من شعر و غزل خواست

گاهی طلب جامه و آویزگهرکرد ...

... یزدان نه مگر شخص ترا زاهل هنر کرد

شعری دو سه در مدح امیرالامرا گوی

میری که ترا صاحب این جاه و خط ر کرد ...

... کش بار خدا پاک دل و نیک سیر کرد

شعر از من و سور از تو و سیم از کرم میر

نصرت ز خدایی که معانی به صور کرد ...

قاآنی
 
۲۵۶۵

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - د‌ر ستایش شاهزاده ‌کیوان سریر اردشیر میرزا و تشبیب به مدح شاهنشاه اسلام ‌پناه

 

... به چشم من همه اندامش از روانی و لطف

چو شعرهای ملکزاده اردشیر آمد

د و سال پیشترک کاش نامه می آورد ...

... چنانکه صبح ازل از رخت منیر آمد

به آفتاب شبیهست شعر قاآنی

عجب نباشد اگر در جهان شهیر آمد

قاآنی
 
۲۵۶۶

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۶ - در مدح امیرالامراء نظام الدوله حسین خان در ایام حکومت فارس

 

... به وقت ناز چو کاکل به روی بپریشد

چو شعر من همه آفاق مشکبار کند

چو شام تیره حصاری کشد ز چنبر زلف ...

... جهان از آن همه آواز سنج سنجرشاه

به شعر انوری امروز اختصارکند

بسی ز بخت خود اندر زمانه نومیدم ...

قاآنی
 
۲۵۶۷

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲ - در زمان ولیعهدی شاهنشاه ماضی محمد شاه غا‌زی طاب‌لله ثراه گوید

 

... او داس به کف دارد و من کلک در انگشت

او تخم به گل کارد و من شعر به دفتر

او تخم فشاند که به یک سال خورد بار ...

قاآنی
 
۲۵۶۸

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۵ - د‌ر ستایش نور حدیقه احمدی فاطمه اخت علی‌بن‌موسی علیه‌السلام

 

... ماهیک خرد اگرچه هست شناور

رو ببراین شعر را به رسم هدیت

نزد مشیر جهان امیر مظفر ...

قاآنی
 
۲۵۶۹

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۶ - ‌در ستایش امیرکبیر و وزیر بی‌نظیر میرزا تقی خان طاب الله ثراه‌گوید

 

... بهشتیی که بهشتش به تازگی چاکر

به جای حرز یمانی ز شعر قاآنی

همی مدیح خداوند می کند از بر ...

قاآنی
 
۲۵۷۰

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۷ - در ستایش امیر با احتشام عزیز خان سردار کل نظام فرماید

 

... مشکین لباس را چکند یار سیمبر

من همچو قطب ساکن و شعرم چو آسمان

دایم به گردش است ز خاور به باختر ...

... عز و جلال من همه در مهر مصطفی است

وین شعر ترکه هستش روح القدس پدر

هر شعر ترکه گویم در مدح مصطفی

روحم ز عرش گویدکاحسنت ای پسر ...

قاآنی
 
۲۵۷۱

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۹ - د‌ر ستایش مهد کبری و ستر عظمی کافلهٔ‌الملک عاقلهٔ‌الدوله مام پادشاه

 

... خون سرخش به رخ و داغ سیاهش به جگر

شعر قاآنی اگر نطفه به زهدان شنود

از طرب رقص نماید به مشیمه مادر

قاآنی
 
۲۵۷۲

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - مطلع ثانی

 

... پسند حاسد اگر نیست گو مباش که هست

گنه به شرع نگارنده نی به شعر اندر

به خالقی که دماند به سعی باد بهار ...

قاآنی
 
۲۵۷۳

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - مطلع ثانی

 

... کسی که فرق نیارد سهل را ز قمر

زبان طعن گشاید به شعر خاقانی

سجل طنز نگارد برای بومعشر ...

قاآنی
 
۲۵۷۴

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه در زمان ولیعهدی گوید

 

... که از دوات عمان سازم از مداد گهر

بهر کجا که رود شعر من چو نافه چین

بهای او همه سیم آورند و بدره زر ...

قاآنی
 
۲۵۷۵

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - مطلع ثانی

 

... شها مها ملکا دادگسترا ملکا

منم که مدح تو شعر مرا بود زیور

سخن به مدح تو گویی ز آسمان آرم ...

قاآنی
 
۲۵۷۶

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۲ - در ستایش امیر الامرا‌ٔ العظام نظام ا‌لدوله حسین ‌خان دام ‌مجده ا‌لعالی حکمران فارس فرماید

 

... سحار نکته سنجی و معروف بحر و بر

نبود عجب که شعر ترا در بهشت حور

از بهر دلفریبی غلمان کند ز بر ...

... هر روز می کنند به بنگاه من حشر

گه شعر کی ملیح سرایم به مدح این

وانگه شویم دوست چو پرویز با شکر ...

قاآنی
 
۲۵۷۷

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۵ - در ستایش امیر الامرا النظام میرزا نبی خان رحمه الله فرماید

 

... لب غنچه نمودی که بزن بوسه دیگر

شعرم چو شنیدی متمایل شدی از ذوق

کاین شعر نه شعرست که قندی است مکرر

نثرم چو شنیدی متحرک شدی از ذوق ...

... بریاد بط باده دوانست بهر در

شعرش همه ژاژست وکلامش همه یاوه

نثرش همه خامست و بیانش همه ابتر ...

قاآنی
 
۲۵۷۸

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۰ - در تعریف کتاب باده بی‌خمار و ستایش خاقان خلد آشیان فتحعلی شاه طاب‌الله ثراه گوید

 

... یکی شکل هاله یکی شکل چنبر

ز حرف نخستین شش شعر شیوا

شوم رمزپرداز شش حرف دیگر ...

قاآنی
 
۲۵۷۹

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۷ - در منقبت مولانا اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام و ستایش شاهنشاه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه گوید

 

... هی سوخت دفتر من از اوصاف او و من

هی آب می زدم به وی از شعر آبدار

امشب به محدت تو به غواصی ضمیر ...

قاآنی
 
۲۵۸۰

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا طاب ثراه

 

... در صحن این ز بیم غضفرکند فرار

یک مشعرست آن را معمور در کنف

صد مشعرست این را مسرور در جوار

اندر فنای این شده الماس سنگریز ...

... آن مروه مروت و این زمزم صفا

این مشعر مشاعر و آن کعبه فخار

بازوی عدل دست کرم پیکر شکوه ...

... قاآنیا عجب نه اگر ترزبان شوی

کت آب می چکد همی از شعر آبدار

تا جیب بوستان شود از ابر پر درم ...

قاآنی
 
 
۱
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۵۰
sunny dark_mode