اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳
... توفان و نوح بیدل و منصور و دار مست
چندین پیاده بنگر و چندین سوار بین
گاهی پیاده بیدل و گاهی سوار مست
معشوق پردگی و خر پرده دار و باز ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹
به وقت گل پی معشوق و باده باید رفت
سوار عیش تراند پیاده باید رفت
چمن بسان بهشتی گشاده روی طرب ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸
... او می رود سوار و سراسیمه در پیش
دل می رود پیاده ازان اوفتاد باز
گویند کاوحدی ز غم او چنین بسوز ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰
... روز مصاف یک تنه این همه قلب و میمنه
گاه پیاده رد کنم گاه سوار بشکنم
من ز کنار در کمین تا چو مخالفی به کین ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۹
... خوبان عرب بر سر اسب تو دویده
شاهان عجم پیش رخت گشته پیاده
از چشم تو مجنون عرب یافته مستی ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۰
... دایم بسان پسته خندان و دل شکسته
ز اسب وجود جسته چون اوحدی پیاده
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۶
... کسی چه عیب تو گوید که خویشتن بینی
اگر پیاده روی سرو گلشن جانی
وگر سوار شوی شمع خانه زینی ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » جام جم » بخش ۲ - مناجات
... دست و دامن گشاده مییم
مدوان چون پیاده مییم
چون گریزم که پای راهم نیست ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » جام جم » بخش ۳۴ - در نصیحت ملوک به عدل
... شاه را گر به عدل دست رسست
قاصد او یکی پیاده بسست
مال ده گر چهار کس باشد ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » جام جم » بخش ۶۸ - در حال قضاة و قضا
... که به نیروی عدل ساده تو
آب ما می برد پیاده تو
عدلت از راستی عدول کند ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۸
... گر بر رخ من نهی به بازی رخ خویش
از بوسه به یک پیاده خالت ببرم
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » فی لسان الاصفهانیه » شمارهٔ ۲
... ای دوستم شوی ز وصال رک رسن
قصد سوار سن نه که کار پیاده بو
دی فکر و گربدم تو در کفته و دلم ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)
اوحدی » دیوان اشعار » فی لسان الاصفهانیه » شمارهٔ ۳
... مای شوخ ندارن ارد بخاره و خود
محنتی بو که پیاده بسواری در کو
نپسندد سر زلفش که کرو دل ها صید ...
![اوحدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ouhadi.gif)