گنجور

 
۸۶۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - مدح امیر ابونصر پارسی

 

... بالیده باد نعمت او را تن یسار

چون اوج چرخ دولت عالیش مهروار

چون بیخ کوه حشمت باقیش پایدار

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - مدح علاء الدوله مسعود شاه

 

... چه دید دید سواری نهاده جان بر کف

چه گفت گفت پیاده ست چرخ با تو سوار

ز صحن صحرا کهسارها پدید آمد

ز بس که گشت بدن های کشتگان انبار

به زیر چرخ پدیدار گشت عالم روح

ز بس نفس که برآمد ز کشتگان چو بخار ...

... چو سرو یازان و چو مهر تابان گرد

چو چرخ دولت یارو چو ابر نعمت بار

ز شاخ دولت پیوسته بار نصرت چین ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - هم در ثنای او

 

... صحن ملکش به دهر هفت اقلیم

خیل بختش ز چرخ هفت اختر

راعی امن او به شرق و به غرب ...

... گر بگردد ز حال فکرت تو

چرخ بگشاید از فلک چنبر

تو ولی گویی و به هیچ مهم ...

... بازگشتی به قطب شاهی شاد

عون یزدان و سعی چرخ نگر

تارک تاج را به صد دامن ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - ستایش ظهیرالدوله ابراهیم

 

... زمانه عزم و قضا قوت و قدر قدرت

ستاره زیور و خورشید رای و چرخ آثار

زمین توان و هوا صفوت و اثیر نهیب ...

... ملوک کشتی بی حد به تیغ خاره گذار

ز گرد رخش تو چون چرخ تیره بیند روی

ز آب خنجر ملک تو نصرت آرد بار ...

... همیشه تا زبر گوی بی مدار سپهر

نجوم و چرخ نیاساید از مسیر و مدار

خدایگانا چون آفتاب ملک افروز ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - وصف جلوه های طبیعت و گریز به مدح محمود

 

... تابان مریخ ازو چو چشم غضنفر

مهر فرو رفته همچو آتش بر چرخ

مانده پراکنده و فروخته اخگر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۱ - هم در ثنای آن پادشاه و تهنیت فتح اکره

 

... بدان که تا نرسد بر تو تابش خورشید

کشید چرخ مظله ز گونه گونه بخار

به بوستان و به باغ از برای دیدن تو ...

... خیاره کرد ز لشکر چهل هزار سوار

چو چرخ کینه کش و چون زمانه با قوت

چو ابر طوفان فعل و چو ابر صاعقه بار ...

... همه زمینش سنگ و همه نباتش خار

شعاع کوکب ثابت به چرخ بر رهبر

مسیر دیو دژآگه به خاک بر هنجار ...

... چو می گذشت گذر کرد رایت عالیش

به گرد تیره بپوشید چرخ آینه وار

حصار اگره پیدا شد از میانه گرد ...

... برونش لشکر اسلام و در درون کفار

بسان چرخ برو سنگ منجنیق روان

چنان کجا به سوی چرخ دعوت ابرار

پیاده دیدم با خود و جوشن و خنجر ...

... هر آتشی که بینداختندی از کنگر

چنان نمودی کز چرخ کوکب سیار

هر آن سواری کاندر میان آتش رفت ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۲ - در مدح ابونصر منصور

 

... طعمه شیر کی شود راسو

مسته چرخ کی شود عصفور

باره تو تبارک الله چیست ...

... دهر بی منفعت خریست پلید

چرخ بی عافیت سگیست عقور

بوم چالندرست مرتع من ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۴ - مدح عمید علی سالار

 

... کز هیبت آن بیفسرد آذر

ای چرخ سپهر محمدت بشنو

وی چشمه مهر مرتبت بنگر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۶۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - ستودن ترکان و ستایش سلطان مسعود

 

... در پیش شهریار جهاندار کامگار

مسعود شاه مشرق و مغرب که دور چرخ

بر تاج او سعود کند هر زمان نثار ...

... بر تیز خیز کوهی تند سبک رکاب

رخشی چو باد در تک و چون چرخ در مدار

وین شاهزادگان که بدیشان شدست باز ...

... شاهان به تو چه مانند ای شاه و شهریار

حقا که چون تو راد ندیدست دور چرخ

والله که چون تو شاه ندیدست روزگار ...

... کام مراد تو همه حاصل ز کردگار

چرخت غلام وعمر به کام و زمانه رام

دولت رفیق و بخت معین و خدای یار

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در ثنای ملک ارسلان

 

... تو شادزی و دل به نشاط و طرب سپار

جز در رضای تو نبود چرخ را مسیر

جز بر مراد تو نبود بخت را مدار

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۷ - در صفت پیلان و مدح آن سلطان

 

... آتشی را اگر بر افروزند

گردد آن را نجوم چرخ شرر

این همه نعمت ژنده پیلانست ...

... به خروش آمده ز دستش زر

ای بر رفعت تو چرخ زمین

وی بر بخشش تو بحر شمر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۰ - وصف بهار و مدح ثقة الملک طاهر بن علی

 

... آتش هیبت و شکوه تو را

چرخ دود آمد و زمانه شرار

هر که با تو چو گل نباشد خوش ...

... وین گشاده به پیش آن اسرار

چرخ چون رتبت بلند تو دید

رتبت خویش یافت بی مقدار ...

... سرنگون داردم به مکر و به غدر

چرخ مکار و عالم غدار

گر همی باطلم کنی شاید ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۱ - ستایشگری

 

... مهر خواندم همتت را مهر از آن بفزود فخر

چرخ گفتم رتبتت را رتبتت را کرد عار

پادشاه دادورز و شهریار گنج بخش ...

... به ز دانش ملک را هرگز که دید آموزگار

دیده های بیکران چهره چرخ کبود

شد سپید ایرا که ملکت را بسی کرد انتظار ...

... هم بدین ترکان بگیر و هم بدین ترکان سپار

ای گزین کردگار از گردش چرخ بلند

صورت عالم دگرگون شد به صنع کردگار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - وعظ و تنبیه

 

... با قضاهای ایزد دادار

چرخ تندست تن به رنجه منه

مرگ حقست دل به غم مسپار

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۵ - مدح اختری و التزام به نام اختری و اختر

 

... راجع چرا همی نشوم ز ایدر

اختر ز جرم چرخ چو بدرخشد

چو آتش از مشبکه مجمر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۶ - صفت اراده خویش و آرزوی سفر خراسان

 

... شبی که آز برآرد کنم به همت روز

دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز

اگر ندارم گردون نگویدم که بدار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۷ - در نصیحت و ستایش منصور بن سعید

 

... جز بر صاحب اجل منصور

آنکه مهرش برد ز چرخ نماز

در صفت مدح او چو گرد آید ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود

 

... درازتر ز امید و سیاه تر ز نیاز

ز دور چرخ فرو ایستاده چنبر چرخ

شبم چو چنبر بسته در آخرش آغاز ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۷۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۹ - مدح عبدالحمید بن احمد

 

... تیغ رای تو خرد سپر نکند

گرچه چرخ فلک شود پر آس

در شب نعش و انجم معنی ...

... شکل سیمین سپر به زرین داس

چرخ گردان بود به هفت اقلیم

جسم کوشان بود به پنج حواس

همتت را چو چرخ باد علو

دولتت را چو کوه باد اساس

مسعود سعد سلمان
 
۸۸۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۱ - هم در مدح او

 

... تیغ اختیار کرد که عالم بدو دهند

چرخ اعتراض نارد بر اختیار تیغ

با روی دادزی سفر آن می کند که آن ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۹۲