گنجور

 
۸۰۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح ثقة الملک طاهربن علی

 

... در جهان چون ثقة الملک که دیده ست و کجاست

قدر او چرخی عالی است کزو چرخ زمیست

رای او مهری روشن که ازو مهر سهاست ...

... وانچه می گویم والله که نه از روی ریاست

چرخی و ابری و خورشیدی و دریایی و کوه

وین صفات این همه را غایت مدح است و ثناست ...

... چون بدانستم کاندیشه بیهوده خطاست

جان همی بازم با چرخ و همی کژزندم

هیچ کس داند کاین چرخ حریفی چه دغاست

چرخ رانیست گناهی به خرد یار شدم

زآنکه این چرخ به هر وقتی مأمور قضاست

عرض کردیم همه کرده بی حاصل خویش ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - مدیح بهرامشاه

 

... همچنان کامروز تیغ تیز او خاور گرفت

باغها را چرخ ها از حرص جود دست شاه

جوی ها پر سیم کرد و شاخ ها در زر گرفت ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در صفت ابر و مدح یکی از بزرگان

 

زهی هوا را طواف و چرخ را مساح

که جسم تو ز بخارست و پرتو ز ریاح ...

... ز عقل ساز حسام و ز دست ساز سپر

که با زمانه و چرخی تو در جدال و نطاح

برو چو طوطی و بلبل به قول و لحن مباش ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - در مدح علائالدواله مسعود شاه

 

... بگشاده چپ و راست فلک بر تو در فتح

مسعود جهانگیری وز چرخ سعادت

هر لحظه به سوی تو فرستد نفر فتح ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - هم در ثنای او

 

... دامن همت سرافرازش

گردن چرخ را گریبان باد

از کفش بر مثال های نفاذ ...

... که فزاینده گنج اوکان باد

شیر چرخ ار عدوش را نخورد

کند چنگ و شکسته دندان باد ...

... عدلش از عزم و حزم اوقاتست

ملکش از چرخ ثابت ارکان باد

پشت شاهان به پیش ایوانش ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - باز در ستایش او

 

... بر دل و طبع بردبار تو باد

چرخ گنج تو را همی گوید

مملکت بوته عیار تو باد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - هم در مدح سطان مسعود

 

... زآن خنجر زدوده صافی عیار باد

تا خاک برقرار است از چرخ بی قرار

دایم قرار دولت زآن بی قرار باد ...

... تابنده دولت تو و فرخنده ملک تو

عالی چو چرخ و ثابت چون کوهسار باد

شاه زمانه ای و زمانه به تست شاد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - باز هم ثنای او

 

... در قبض و بسط عالم دست نفاذ تو

پیوسته چرخ قوت و دریا یسار باد

شب ها و روزهای تو در حل و عقد ملک ...

... و اندر نبرد حمله بر و جانسپار باد

تا هست چرخ و کوه جهانگیر جاه تو

چون چرخ بر قرار و چو کوه استوار باد

شادی روزگار همین روزگار تست ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - هم در مدح او

 

... نشاط مرکب میمون و گوی و چوگان کرد

زمین میدان بر اوج چرخ فخر آورد

چو شاه گیتی رای نشاط میدان کرد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - مدیح کمال الدوله سلطان شیرزاد

 

... گهی به مرکب پوینده قعر بحر شکافت

گهی به رایت بر رفته اوج چرخ بسود

به هر زمین که درآمد چو آب لشکر او ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - گله از اختران آسمان و توصیف صبح

 

... وز پی آن حنوط می سایند

دورها چرخ را بپیمودند

قرن ها نیز هم بپیمایند ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - در مدح ثقة الملک طاهربن علی

 

... بدخواهان تو هر چه هستند

دلخسته چرخ لاجوردند

با محنت و رنج همنشینند

با چرخ زمانه در نبردند

با قامت چون کمان دوتایند ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح منصور بن سعید

 

... زنجیر همی آب را نهاد

این چرخ چنین است بی خلاف

داند که چنین آمدش نهاد

زین چرخ بنالم به پیش آن

کز چرخ به همت دهدم داد

منصور سعید آن که در هنر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵ - در ستایش امیر ابونصر فارسی

 

... در عالم شیر عزیمت تو

چون چرخ دو صد مرغزار دارد

پیکار و حذر پنجه های شیران ...

... در خدمت تو بی شمار دارد

آن زهره بود چرخ را که در غم

زینگونه مرا بی قرار دارد ...

... تا باره تو بر زمین خرامد

بر چرخ زمین افتخار دارد

بر دریا طبع تو سرفرازد ...

... مغز طربم را خمار دارد

این پیر دو تا گشته چرخ مسعود

بازیچه چنین صد هزار دارد ...

... تا روی زمانه نگار طبعی

از چرخ زمانه نگار دارد

از دوده پاکیزه وزارت ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - در مدح ابوالفرج و گله از او

 

... گرچه به صد دیده به جیحون درم

از سرم این چرخ برآورد گرد

بسته یکی شیرم گویی به جای ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح ثقة الملک طاهر و شرح گرفتاری خود

 

... رنج و غم مادر و نیا باشد

چرخ کژ می زند مراد و همی

هر چه باشد همه دغا باشد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - در مدح گوید

 

... بر همه کارها و نهمت ها

چرخ گردنده در ضمان تو باد

همه ساله همه مصالح ملک ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - مدح شهریار و سپاسگزاری از مراحم او

 

... به آب تیغ بیفروخت آذر خرداد

چو ابر نصرت بارید چرخ فصل خزان

بهار گشت ز ملک تو در تکین آباد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۱۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - در تهنیت لوا و عهد خلیفه و مدیح ملک ارسلان

 

... تو شکر ایزد گفتی و خلق شکر تو گفت

تو داد گیتی دادی ز چرخ داد تو داد

همیشه تا به سمرهای عشق یاد کنند ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - هم در مدح او

 

... او را چو در نبرد برانگیزد

ناوردگاه چرخ کیان باشد

ای خسروی که ملک تو در گیتی ...

... در ملک تو هزار نشان باشد

تا چرخ هر چه خواهد بنماید

از چرخ هر چه خواهی آن باشد

حکم تو بر زمانه بود نافذ ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۹۲