گنجور

 
۷۸۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - مدح سلطان مسعود بن ابراهیم

 

... وی از شاهان به جاه مستثنا

چون قدر تو نیست چرخ با رفعت

چون طبع تو نیست بحر با پهنا ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - هم در مدح او

 

... گردون کند املا و زمانه کند اصغا

تا چرخ دو تا گردد بر بنده و آزاد

این چرخ دو تا باد تو را بنده یکتا

هر چیز که خواهی همه از دهر میسر ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - وصف شب و ستارگان آسمان و ستایش علی الخاص

 

... فرقدان همچو دیدگان هژبر

شد پدید از کران چرخ دو تا

بر کران دگر بنات النعش ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - مدح سلطان مسعود

 

... سپهر قوت شاهی که سهم و صولت او

همی فشاند بر چرخ و اختر و آتش و آب

زدوده تیغش بارید بر نواحی کفر ...

... اگر برند خصومت به داور آتش و آب

ز اوج قدر تو دیدست پستی اختر و چرخ

ز حد تیغ تو بر دست کیفر آتش و آب ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - ستایش سلطان ظهیرالدوله ابراهیم

 

... ز طبع تست صفا و ثبات باد و تراب

حقیر باشد با همت تو چرخ و جهان

بخیل باشد باد و کف تو بحر و سحاب ...

... ببست بر دل و بردیده راه شادی و خواب

ز مهر و کین تو چرخ و فلک دو گوهر ساخت

که هر دو مایه عمران شدند و اصل خراب ...

... نیافت یارد از هیبت تو خاک درنگ

نکرد یارد با حمله تو چرخ شتاب

ز زخم خنجر و از گرد موکب تو شود ...

... شود به گشت رحا و حمایل و دولاب

چو چرخ گردان بر تارک اعادی گرد

چو مهر تابان بر طلعت موالی تاب

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح امیر ابونصر فارسی

 

... بدیع نیست که بر مرکز ارادت او

چو چرخ گردد از این پس مدار آتش و آب

ز عدل شافی تو سازگار و دوست شوند ...

... به کوه و دریا در زینهار آتش و آب

بود قضا و قدر پیشکار اختر و چرخ

بود هوا و زمین زیر بار آتش و آب ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح سیف الدوله محمود

 

... فزونت بادا هر روز خلعت ایجاب

بسان چرخ سرافراز و بر زمانه بگرد

چو آفتاب برافروز و بر زمانه بتاب

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - هم در مدح سیف الدوله محمود

 

... که گر منجم بر وی شود چنان بیند

بر اوج چرخ که بی غم شود ز اسطرلاب

رهی دراز بگشتم که اندران همه راه ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۸۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - وصف بهار و ستایش سیف الدوله محمود

 

... گهی حواصل پوشد همی و گه سنجاب

ز چرخ گردان دولاب وار آب روان

به گاه و بی گاه آری چنین بود دولاب ...

... از آن خجسته و شاه اسپرغم هر دو شدند

یکی چو دیده چرخ و یکی چو چنگ عقاب

ز شاخ خویش سمن تافت چو ستاره روز ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - هم در مدح او

 

... وآنکه ذاتش به لطف مذکور است

مهر و چرخ است روشن و عالی

چه شگفت ار بزرگ و منظور است ...

... نیکخواهت ز بخت محترم است

بد سگالت ز چرخ مقهور است

این بر آن وزن و قافیت گفتم ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح سلطان مسعود بن ابراهیم

 

... درنگش بازجویی مستعار است

ز چرخ ار همرکاب افتدش ننگ است

ز باد ار همعنان گرددش عار است ...

... بنامیزد تو اینجا ترک داری

که با چرخش چخیدن سهل کار است

به پیکارش تف آتش دمنده ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدیح

 

... گزیده فعلت و نیکو نهادت

چو چرخ عالی از رتبت محلت

چو آب صافی از پاکی نژادت ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - مدیح عبدالحمید بن احمد

 

... ای بزرگی که دامن قدرت

چرخ گردنده را گریبانست

در صفت های عقل تو خاطر ...

... خالص بر و محض احسانست

چرخ پندارم آتشین حربه است

که به آزار گشت نتوانست ...

... بر فلک چند گونه احزانست

پرجفا چرخ سخت پیکار است

بی وفا دهر سست پیمانست ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح ثقه الملک طاهربن علی

 

... نی نی نه جهانست که اقبال جهانست

آن چرخ محلست که با حلم زمینست

وان پیر ضمیرست که با بخت جوانست ...

... در نفع زمینست و به تأثیر زمانست

بر چرخ محیط است مگر عالم روحست

دارنده دهر است مگر چرخ کیانست

از خاطر تیز تو شود تیغ هنر تیز ...

... در بندم و این بند ز پایم که گشاید

تا چرخ فلک بند مرا بسته میانست

از خلق چه نالم که هنر مایه رنج است ...

... در کار خلاصم چه خلاف و چه گمانست

کانرا که به جان بیم کند چرخ ستمگر

نقشی که کند کلک تو منشور امانست ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در رثای سید حسن

 

... در کفایت چو تو سوار نداشت

من شناسم که چرخ خاک نگار

چون سخن های تو نگار نداشت ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - در ستایش مردانگی و جنگجویی

 

... سر گردان ز حمله چون سرمست

چرخ گردان ز گرد کان چو شبه

تیغ بران ز خون چو شاخ کبست ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - وداع محبوب و قصد سفر

 

... چو گوی زرد ز پیروزه گنبدی خورشید

ز بیم چرخ سوی مغرب الحذار گرفت

ز چپ و راست همی رفت تیروار شهاب ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - اندرز

 

... چون کاین کثیف جرم زمین هست برقرار

چون کاین لطیف چرخ فلک را قرار نیست

آنها که بر شمردم گویی به ذات خویش ...

مسعود سعد سلمان
 
۷۹۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - حسب حال

 

... لب خشکم چرا چو عطشانیست

بر من این خیره چرخ را گویی

همه ساله به کینه دندانیست ...

... همتم دامنی کشد ز شرف

هر کجا چرخ را گریبانیست

گر خزانیست حال من شاید ...

... به خرابیست یا به عمرانیست

آدمی را ز چرخ تاثیریست

چرخ را از خدای فرمانیست

گشته حالی چو بنگری دانی ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۰۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در ستایش یمین الدوله بهرامشاه

 

... کس را یسار و مال و ضیاع و عقار نیست

عمر تو باد باقی چندان که چرخ را

چون عمر و ملک تو به جهان یادگار نیست ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۹۲