قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۳ - در ستایش امیرکبیر میرزا تقیخان رحمهالله فرماید
... رفت خواهی به سفر بی بنه و خیل و رفاق
خاصه این فصل که چون باده گساران لاله
دارد از باده گلرنگ به کف کأس دهاق
بهتر آنست که تا لاله به کف دارد جام
باگلی نوشی در پای گل سرخ ایاق ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۴ - در ستایش شاهزاده رضوان آرامگاه فریدون میرزا طاب ثراه گوید
... یا عود قماری ز بر مجمر سیمین
یا مشک تتاری ز بر لاله خود رنگ
یاگرد سپاه شه گیتی که گه کین ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۵ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه خلدالله ملکه گوید
... مگر نه دی شد و آمد بهار و در کهسار
ز بسکه لاله چرد لعل روید از سم رنگ
روان به زمزمه آید ز ناله بلبل ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۲ - در ستایش ولیعهد رضوان مهد عباس شاه غازی طابالله ثراه گوید
... چون گل شود ار رسته ز گل بهمن و رستم
چون لاله نمایند ز تیغ تو کفن سرخ
چون سبزه گر از خاک دمد آرش و نیرم ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶ - در ستایش جناب جلالت مآب صدراعظم گوید
... چنگ و جام ار هست باقی گو نباشد ننگ و نام
عیش می روید به جای لاله امروز از زمین
وجد می بارد به جای ژاله امروز از غمام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۷ - در ستایش از اهل پارس و ستایش بعضی از آنها
... از دوده مکارم و از دوحه کرام
چون لاله روز و شب همه با عیش و انبساط
چون غنچه دمبدم همه با وجد و ابتسام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۸ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا گوید
... من ندانستم به تحقیقی این کدامست آن کدام
روی او بر قد او چون لاله یی بر شاخ گل
خال او در زلف او چون دانه یی در زیر دام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۱ - در ستایش جناب حاج میرزا آقاسی رحمه الله
... ز امن عهدش آهو همی به گاه چرا
ز لاله باز نداند دو دیده ضرغام
به گاه هیبت او آفریدگان همه را ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۳ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه غازی
... دو تیره خالش زیر دو جعد غالیه فام
دو لاله زیر دو سنبل دو روز زیر دو شب
دو نور زیر دو ظلمت دو صبح زیر دو شام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۴ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید
... که پخته پخته بری دل به رنگ و صورت خام
بهار اگر به گل و لاله رنگ و بوی دهد
تو ای بهار هنر رنگ و بو دهی به کلام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۵ - در ستایش پادشاه رضوان جایگاه محمد شاه غازی طاب اللّه ثراه گوید
... نه عربده دانم که چو ترکان سپاهی
با لاله رخی ساده شوم رام به ابرام
نه پیشه ورم تا که زر و سیم کنم کسب ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۸ - در ستایش پادشاه جمجاه ناصرالدین شاه غازی خلدالله سلطانهگوید
... رفت ماهم در محاق و زهره ام بشکست جام
چشم مریخم ز بس بارید خون شد لاله رنگ
روی برجیسم ز بس نالید شد بیجاده فام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۹ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید
... جهان و صد چو جهان را کسی نپرسد نام
به عهد عدل تو آهو خیال لاله کند
اگر به دشت نهد پا به دیده ضرغام ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۱ - مطلع ثانی
... فراز رخش چو برکوه ابر نیسانم
به باغ لاله و ریحان گرم بجوشد مهر
مصاف باغ و سنان لاله تیغ ریحانم
به آب و سبزه و بستان گرم بجنبد دل ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۴ - در مدحت جغتای خان بن ارغون میرزا میفرماید
... یزدان اگر ندیدی در بند اهرمن
بنگر کلاله اش ز بر چهره لاله رنگ
گر ضیمران ندیدی بر برگ یاسمن ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۵ - در مدح امیرالامراء العظام شاهرخ خان قاجار میفرماید
... صو رت و خط خال و عارض زلف و چشمت پیش هم
ماه و هاله داغ و لاله مشک و آهوی ختن
تا شدستی ای پری پیدا پری پنهان شدست ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۶ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظامالدوله گوید
... ترکا بچم به راغ وز خانه شو به باغ
کز لاله صد چراغ بینی به هر دمن
می نوش در صبوح تا بنگری فتوح ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۱ - در ستایش پادشاه جمجاه محمد شاه غازی طاب الله ثراه
... به خط مهر بتان هیچ می نهد گردن
ز زلف لاله رخان هیچ می چرد سنبل
ز روی سروقدان هیچ می چند سوسن ...
... اگر به طرف چمن باد همتش بوزد
به جای لاله و گل لعل دردمد ز چمن
وگر فتد به دمن عکس روی دشمن او
به جای لاله همه کهربا دمد ز دمن
ز تیر جان شکرش بدسگال جان نبرد ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۲ - و له فی المدیحه
... سرو خرامی به جلوه آفت طوبی
لاله عذاری به چهره غارت گلشن
فتنه جان از چه از دو نرگس فتان ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۳ - در تهنیت خبر بهبودی محمدشاه غازی به فارس و شادمانی حسینخان نظامالدوله فرماید
... در زمستان نوبهار آمد توگفتی کز نشاط
گل دمید از بوستان و لاله سر زد از دمن
پای کوبان شد ز عشرت خوشهای ضیمران ...