گنجور

 
۵۶۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۳ - ستایش ثقة الملک طاهر بن علی

 

... این دیده پر خون زمین زندان

در فصل خزان لاله زار کرده

بیماری و پیری و ناتوانی ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۷ - از زندان بالاهور که مولد اوست سخن گوید

 

... ای آن که باغ طبع من آراسته تو را

بی لاله و بنفشه و سوسن چگونه ای

تو مرغزار بودی و من شیر مرغزار ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۸ - مدیح سلطان ابراهیم بن مسعود

 

... بگسترده بر کوه و بر دشت فرشی

کش از سبزه پو دست وز لاله تاری

به گوهر بپیراست هر بوستانی ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۹ - هم در مدح او و شکوه از تیره بختی

 

... ز خون جگر وز طپانچه مراست

چو لاله رخی چون بنفشه بری

نه رنج مرا در طبیعت بنی است ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۵ - مدح علاء الدوله سلطان مسعود

 

... گلبن همی ببندد پیرایه بهشت

تا لاله دل چو دیده حورا کند همی

این روزگار تازه درختان خشک را ...

... بنگر که نقش های چه زیبا کند همی

شبها سرشک ابر قدح های لاله را

پر باده لطیف مصفا کند همی ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۶ - مدح ثقة الملک طاهر

 

... دلشاد ز هر سرو قدی مورد نشانی

چون لاله شده جام تو از باده و گشته

از روی بتان بزم تو چون لاله ستانی

می خواسته از غالیه خطی که دهانش ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۷ - مدیح سلطان مسعود

 

... اگر سراسر پر گنج شایگان شدمی

چه گفت لاله همه شکل جام او دارم

وگر نه نداشتمی زرد زعفران شدمی ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱۲ - مدح علاء الدوله مسعود

 

... گر حسن تو جادو و مشعبد نشدستی

بر روی تو کی لاله و نرگس بهمستی

گر نیستمی در هوس و پویه وصلت ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۶۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۳ - ایام شادخواری

 

... با رخ و زلف ساقیان ما را

یاد نامد ز لاله و عبهر

به هم آمیخته شد اندر گوش ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۵ - یک زمان در بهشت

 

... این همه شادی و سلامت دوش

تا همی لاله باشد و باده

روی باده ببین و باده بنوش

همچو باده به طبع لهوانگیز

همچو لاله لباس شادی پوش

رأی عالی رضای تو جسته ست ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - در ده روشن رحیق

 

... به پهلوانی سماع به خسروانی طریق

کرده به کف لاله زار ز بهر بزم فلک

چندین جام بلور چندین کاس عقیق ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱ - ای جوانی تو را کجا جویم

 

... گر ز باغ هنر همی رویم

گاه تازه چو لاله بر چمنم

گاه یازان چو سرو بر جویم ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۵ - مدیح

 

... به هفت کوکب در پنج حس و چار ارکان

چو سرو و لاله بناز و چو صبح و باغ بخند

چو مهر و ماه بتاب و چو عقل و روح بمان ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۵ - به غرابی شاعر فرستاده

 

... شکر کن کردگار عالم را

که چو لاله سیاه کام نه ای

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - فرامش گشت رسم شادمانی

 

... من از شادی روی فرخ تو

کنم چو لاله روی زعفرانی

تو اندر دولتی افزون زبوده ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۷ - وصف طبیعت

 

... بنمود شفق چو شعر عنابی

زرین طبق است و زبرش لاله

چون روی نگار من به سیرابی ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - صفت زرور بربطی

 

... با سماع غریب دلجویش

بر رخ لاله رنگ گل بویش

مردمان باده ها همی خوردند ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

ای ترک لاله رخ بده آن لاله گون شراب

تابان ز جام چون رخ لعل از قصب نقاب ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۷۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... من از روی تو چون زرد شد چمن

گل و لاله سوری چینم ز بار

نه چون قد تو سروی به بوستان ...

مسعود سعد سلمان
 
۵۸۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

... ای روی تو ز جان و جهان خوشتر

ای طیره گشته از رخ تو لاله

وی شرم خورده از لب تو شکر ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۶۲