گنجور

 
۴۲۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۴

 

... گذشتن سخت دشوارست ازین صحرای بگذشتن

سواد سحر این وادی تعلق جاده ای دارد

زهستی تا عدم یک طول وصد پهنای بگذشتن ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۲

 

... بحر را موج گهر زنجیر پا خواهد شدن

جاده سر منزل تحقیق ما پوشیده نیست

نقش پا تا خاک گشتن رهنما خواهد شدن ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۶

 

... در دامن خود پا به سر عیش و الم زن

بیهوده به صحرای هوس جاده مپیما

هر صفحه که آید به نظر مسطر رم زن ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۹

 

... ای هوس فرسای جولان خون جمعیت مریز

بر رگ هر جاده نقش پای خود نشتر مکن

هرکس اینجا قاصد پیغام اسرار خود است ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۶

 

... بسکه جولانگاه شوقم اضطراب آلوده است

جاده یکسر موج سیلابست در صحرای من

سایه در دشتی که صد محمل تمنا می کشد ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۴

 

... یاد ایامی که از آهنگ زنجیر جنون

کوچه نی بود یکسر جاده در صحرای من

شمع این محفل نی ام لیک از هجوم بیخودی ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۵

 

... راه از خود رفتنم از شمع هم روشن تر است

جاده پرداز است برق ناله در صحرای من

حسن هرجا جلوه گر شد عشق می آید برون ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۷

 

... چو غبار نم زده گو فلک سر ما به زیر پر آفرین

به کلام بیدل اگر رسی مگذر ز جاده منصفی

که کسی نمی طلبد زتو صله ای دگر مگر آفرین

بیدل دهلوی
 
۴۲۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۹

 

... همت ظرف که کشد باده بی ساغر تو

سعی طلب بی سر و پا جاده تحقیق رسا

سبحه صفت آبله ها خفته برون در تو ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۹

 

... تا سر بر آری از چمن مقصد جنون

بر جاده های چاک چو جیب دریده رو

در خرقه گدایی و درکسوت شهی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۶

 

... اسیرم همچو جولان در طلسم پای خوابیده

به غیر از نقش پا جایی ندارد جاده پیمایی

تو هم ته جرعه ای بردار ازین مینای خوابیده ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۷

 

... ز شکر عجز بیدل تا قیامت برنمی آیم

به رنگ جاده منزل کرده ام در پای خوابیده

بیدل دهلوی
 
۴۳۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۹

 

... به کوشش ازسرمقصدگذشتن آسان نیست

چو جاده رشته ما را در انتهاست گره

ز خبث گریه ام ای غافلان نفس دزدید ...

... ز خویش مگذر و کوتاه کن ره اوهام

به تار جاده این دشت نقش پاست گره

که غنچه گشت که آغوش گل نکرد ایجاد ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۸

 

... از هر چه بگذری ز سر ماگذشته ای

ای جاده ات غرور جهان بلند و پست

لغزیده ای گر از همه بالا گذشته ای ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۰

 

... حرفت ز منزلیست که گویا رسیده ای

کو منزل و چه جاده خیالی دگر ببند

ای میوه رسیده به خود وارسیده ای ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۶

 

... آه ازتو درین مجلس اگر بر ننشستی

ناراستی از جاده فهمت به در انداخت

بودی خط تحقیق و به مسطر ننشستی ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۴

 

... خوش آن زمان که ز اسباب دست برداری

اگر ز جاده تسلیم نگذری بیدل

کند به کسوت موجت شکست معماری

بیدل دهلوی
 
۴۳۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۸

 

... بگذار ازکوشش که دارد وادی تسلیم عشق

جاده از خود رفتن و منزل ز پا افتادگی

دامن تسلیم هم آسان نمی آید به دست ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۹

 

... کاروان نقش پاییم از کمال ما مپرس

منزل ما جاده ما خضر ما افتادگی

نیست ممکن بیدل از تسلیم سر دزدیدنم ...

بیدل دهلوی
 
۴۴۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۷

 

... دو عالم می توان از یک نگاه گرم طی کردن

تک و تاز شرر نی جاده می خواهد نه فرسنگی

فضای وادی امکان ندارد گردی از الفت ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۳۰