موج خونم هر قدر توفان نما خواهد شدن
حق شمشیر تو رنگینتر ادا خواهد شدن
عمرها شد در تمنای خرامت مردهام
خاک من آیینهٔ آب بقا خواهد شدن
از تغافل چند بندی پرده بر روی بهار
چشم وا کن غنچهٔ بادام وا خواهد شدن
در دمِ مردن مرا بر زندگی افسوس نیست
حیف دامانت که از دستم رها خواهد شدن
قدر مشتاقان بدان ای ساده رو کز جوش خط
بینیازیها زبان التجا خواهد شدن
در کمین شعلهٔ هر شمع داغی خفته است
هر کجا تاجیست آخر نقش پا خواهد شدن
بیتلافی نیست شوقم در تک و پوی وصال
دست اگر کوتاه شد آهم رسا خواهد شدن
نشئهٔ آب و گل و شوخی بنای وحشتیم
دامنی گر بشکنی تعمیر ما خواهد شدن
در بیابانی که دل مینالد از بار غمت
گر همه کوه است پا مال صدا خواهد شدن
پختگان یکسر کباب انتظار خامیاند
انتهای هر چه دیدی ابتدا خواهد شدن
گر به این افسردگی جوشد جنون اعتبار
بحر را موج گهر زنجیر پا خواهد شدن
جادهٔ سر منزل تحقیق ما پوشیده نیست
نقش پا تا خاک گشتن رهنما خواهد شدن
دوری از دلدار ننگ اتحاد معنوی است
موج ما با گوهر از گوهر جدا خواهد شدن
سرمهٔ صد نرگسستان عبرت است اجزای ما
خاک اگر گردیم چندین چشم وا خواهد شدن
نیستم بیدل چو تخم از خاکساری ناامید
آخر این افتادگیهایم عصا خواهد شدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیتابی و آرزوی وصل میپردازد. شاعر از عشق و longing (تمنای) خود میگوید و به تأثیرات عمیق و وسیع آن بر زندگی و مرگ اشاره میکند. او از سرنوشت و چگونگی تغییر در زندگی به دلیل عشق و فاصله صحبت میکند، و بر این نکته تأکید میکند که عشق و تشنگی برای وصال ناپایدار نیست و در نهایت به پیوندی عمیق و وحدت معنوی خواهد انجامید. با تصویرسازیهایی از طبیعت و زندگی، شاعر حسرت و آرزوهایش را از طریق عشق و beauty (زیبایی) بیان میکند و به این نکته میرسد که زندگی و امید دائماً در حال تغییر و تحول است.
هوش مصنوعی: خون من هرچه بیشتر به خروش بیاید، قدرت و تأثیر شمشیر تو نمایانتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی را در آرزوی زیبایی و جستجوی تو گذراندهام و اکنون که روزگار لذت و شادمانی را تجربه نکردهام، به گواهی میگویم که آیندهام مانند آبی زنده و پایدار خواهد بود.
هوش مصنوعی: از غفلت دست بردار و به زیباییهای زندگی توجه کن، زیرا که نشانههای تازگی و رشد در حال نمایان شدن است.
هوش مصنوعی: زمانی که به مرگ نزدیک میشوم، برای زندگیام حسرتی ندارم، اما افسوس من برای توست که از من جدا میشوی.
هوش مصنوعی: ای سادهدل، قدر افراد عاشق را بدان زیرا که از شدت عشق و بینیازی، زبان آنها به دعا و خواهش از خدا خواهد گشوده شد.
هوش مصنوعی: در زیر هر شمعی که سو زده، حرارت و شوقی نهفته است و هر جا که نشانی از موفقیت و مقام باشد، نشانههایی از گذر زمان و تلاش در آن خواهد بود.
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق من برای رسیدن به وصال تو بیپاسخ نخواهد ماند؛ اگر دستم به تو نرسد، نالههایم به گوش خواهد رسید و تاثیرش را خواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: ما از ترکیب آب و گل به وجود آمدهایم و در دنیا با خوشرویی زندگی میکنیم، اما اگر دامن وجود ما پاره شود، دیگر نمیتوانیم خود را تعمیر کنیم یا به حالت اولیه بازگردیم.
هوش مصنوعی: در بیابانی که دل به خاطر غم تو ناراحت است، حتی اگر همه کوهها هم در آنجا باشند، صدا به گوش خواهد رسید.
هوش مصنوعی: افراد با تجربه و پخته در زندگی، منتظرند تا دیگران به بلوغ و کمال برسند. هر چیزی که مشاهده میکنی، در نهایت میتواند به یک شروع تازه تبدیل شود.
هوش مصنوعی: اگر این افسردگی به جنون تبدیل شود، اعتبار دریا مانند موجی از لؤلؤ زنجیر پایش خواهد شد.
هوش مصنوعی: مسیر رسیدن به اهداف و علم ما کاملاً واضح است و آثار کسانی که قبل از ما قدم گذاشتهاند، راهنما و نشانهای برای ما خواهد بود.
هوش مصنوعی: دوری از محبوب سبب شرمندگی در همبستگی روحی است و اگر ما از هم جدا شویم، مانند امواج دریا از مروارید دور خواهیم شد.
هوش مصنوعی: چشمهای ما مانند گل نرگس، به خاطر عبرت و تجربههایی که داریم، خاص و زیبا هستند. اگرچه اجزای ما از خاک تشکیل شده، اما این پیوند با زمین سبب میشود که دید ما گسترش یابد و بار دیگر چشمهای جدیدی را بگشاییم.
هوش مصنوعی: من همچون بیدل نیستم که از خاک ناامید باشد. در نهایت، این تواضع و افتادگی که دارم، به نفع من خواهد بود و مانند عصا به کمکم خواهد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسن اگر اینست ناصح همچو ما خواهد شدن
چوب تر آخر بآتش آشنا خواهد شدن
از دم تیغست سیر مرغ بسمل تا بخاک
دل گر از دست تو بیرون شد کجا خواهد شدن
هر در نگشوده ای دارد ز استغنا کلید
[...]
استخوان من اگر رزق هما خواهد شدن
سایه بال هما ابر بلا خواهد شدن
تا قیامت دل نخواهد ماند در زندان جسم
عاقبت این نافه از آهو جدا خواهد شدن
جان ز لعل یار هیهات است برگردد به جسم
[...]
گر بسیر گلشن، آن حیرت فزا خواهد شدن
عندلیب از رنگ گل، پا در حنا خواهد شدن
گر چنین خواهند کاهیدن ز رشک قامتش
طوق قمری سرو را خلخال پا خواهد شدن
تیر مژگان گر چنین جوشن شکافی میکند
[...]
سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد شدن
استخوانت نرم همچون توتیا خواهد شدن
سنبلت از لشکر خط آورد رو در شکست
کاکلت از این پریشانی دو تا خواهد شدن
چشم بیمار تو خواهد ماند پهلو بر زمین
[...]
گر حنا بر خاک پایت جبهه ساخواهد شدن
خون صدگلزار پا مال حنا خواهد شدن
ما اسیران را به سامانگاه اقبال فنا
تیغ قاتل سایهٔ بال هما خواهد شدن
از رعونت بگذر ای غافلکه آخر شعله را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.