گنجور

 
۴۱۸۱

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - این قصیده نیز بعد از معاودت مکه به احمدآباد گجرات در مدح شاهزاده همایون نژاد شاهزاده مراد گفته شده

 

... همین بگفت و دوید و هنوز پیدا بود

که شد غریو کزین قطره کرده دریا یاد

چنان به پایه دولت شدم شتاب زده ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۲

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - یک قصیده

 

... گر شهنشه اگر گدا باشد

هفت دریا به جنب خاطر من

ژاله در کام اژدها باشد ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۳

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - این قصیده در منقبت ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) بعد از قصیده وارد شده

 

... بر قامت فقرم حیا چاک گریبان خوش نکرد

شد جیب و دامان هر طرف دریا و کان را پر گهر

یک بار کام این صدف باران نیسان خوش نکرد ...

... هر گوشه باشد منتظر از بهر احیا مرده ای

دریای رحمت را چه غم گر قالبی جان خوش نکرد

نتوان به عیب دلستان زد طعنه عشق ذره را ...

... آمد به سودای گهر با ابر نیسان قطره ای

چون دید جیحون غرقه شد دریای عمان خوش نکرد

بهر عزیمت طالعم صد ره به هر در قرعه زد ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۴

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در مدح اکبرشاه

 

... صد نوبهار در بن هر خار انتظار

دریای عیش در ته هر شبنمی نهان

طوفان شوق بر رخ هر ذره آشکار ...

... ای بزم و رزم از تو گلستان و لاله زار

یک روز ابر بر لب دریا نشسته بود

از سعی های بیهده آشفته و نزار

پرسید همت تو که این حال بهر چیست

گفت آنکه دایم آب ز دریا کنم نثار

تا چرخ پیر زاده خود را بپرورد ...

... ای برفشانده مال چو باران به روز جود

وی برگشاده دست چو دریا به روز بار

وصف من این بس است که دیوان نظم من ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۵

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - ایضا در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان در عید فطر گفته شده

 

... که شود ذره بی نور ز فیضش اختر

آفتابی که اگر مایه به دریا بخشد

می تواند که لبالب کندش از گوهر ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۶

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - ایضا این قصیده در مدح ابوالمظفر جلال الدین هنگام فتح قلعه اسیر گفته شده

 

... به رمز گفت که این قلعه و قلیل و کثیر

در آن مقام که آید به جزر و مد دریا

هنر چه مایه تواند نمود موج غدیر ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۷

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - این قصیده ایضا بعد از معاودت مکه معظمه در احمدآباد گجرات در مدح نورنگ خان گفته شده

 

... وجود مکرمتت از خدای عز وجل

بماند حاصل دریا و کان ازان در راه

که کند بود قلم بخشش تو مستعجل ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۸۹

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - این قصیده در مرثیه صبیه و برادر دلبند این کمینه گفته شده

 

... چشم غواصم به ساحل گوهری آورده بود

باز واصل شد به دریا گوهر غلطان من

چرخ را بر گوهر من بس که می لرزید دل ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۰

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - یک قصیده

 

... حکمت ذرات عالم را مسیحا ساخته

گشته از دریای فضلت ابر رحمت قطره بار

باطن هر ذره را از علم دریا ساخته

در نهاد ما عبودیت سرشته از الست ...

... موج حکمت در دل از عین الیقین ت کرده جوش

چشمه ز آلایش نموده پاک دریا ساخته

از کتاب من لدن علمت ادب آموخته ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۱

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲

 

... به نظم آخرت از دست داده دنیا را

فکنده رخت به دریا و گوهر آورده

کسی ز طاعت و خدمت زیان نمی بیند ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۲

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - یک قصیده

 

... به حرف معذرتی چون رسی فرومانی

بروز جودت اگر قطرگی کند دریا

گه کفایت تو قطره کرده عمانی ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۳

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - این قصیده بعد از قصیده سابق در راه مکه مشرفه در وصف همان مقام علیه متبرکه و نعت حضرت رسالت پناه محمد صلی الله علیه و آله و سلم مذیل به مدح عبدالرحیم خان بن بیرام خان گفته شده

 

... چرخ بر من رشگ می برد از چه از پر زیوری

موج طوفان جستمی تا لطمه بر دریا زند

کاب عمان زورقم را دیر می برد از پری ...

... بر سر مردان کند دستار مردان معجری

ناخدا گو هرچه اسبابست در دریا فکن

کشتی ما را به ساحل می برد بی لنگری ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۴

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶ - ایضا در تعریف راوتی خاتم بندی بوالمنصور جهانگیر پادشاه گفته شده

 

... صدف چسان ز درون اینقدر فکنده برون

اگر نه مایه دریا درو دفین بینی

نه از صنایع خلقت اگر نگارینش ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۵

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - ایضا این قصیده در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان واقع است

 

... که رخت صبر و سکون می دهم به یغمایی

هزار طعنه به دریا زنم ز بی باکی

هزار خانه به طوفان دهم ز خودرایی ...

... به غیر کشتی صلحش مجو پناه که هست

نتایج غضبش موج های دریایی

مکش ز طاعت او سر که سجده در او ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۶

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - این ترکیب بند مرثیه ایست که در فوت ولد دلبندم نورالدین محمد که دوازده روز در فضای دنیا بود گفته شده

 

... قسمت نگر که خاک به موی میان فتاد

ساحل کف سیوال به دریا گشاده بود

زد موجه محیط و دری بر کران فتاد ...

... رفت و نیافت تربیت ماه و سال حیف

نور دو چشمم آن در دریا تبار کو

او رفت و من روان ز پیش یادگار کو ...

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۷

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

... صد قافله خواب پیش بختم به سجود

صد دریا ز هر نزد عیشم به سلام

نظیری نیشابوری
 
۴۱۹۸

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵

 

... هم سمندر باش و هم ماهی که در جیحون عشق

روی دریا سلسبیل و قعر دریا آتش است

دوست را محکوم کس دیدن بود جانسوزتر ...

عرفی
 
۴۱۹۹

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰

 

دریا فراخ و کشتی ما بی معلم است

این درد زان زیاده که پایان موسم است ...

عرفی
 
۴۲۰۰

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸

 

... کعبه گر محمل نشینم نیست از محمل گم است

این که می گویند دریا می گشاید دست بخت

تا در دل می شنو اما کلید دل گم است ...

عرفی
 
 
۱
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۳۷۳