گنجور

 
۴۰۰۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰

 

... بی مطلبی آینه جمعیت دلهاست

موج گهر از عالم آغوش برآمد

کیفیت مو داشت گل شیب و شبابت ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۵

 

... بی جمال تو چه ها بر من مسکین آمد

بیدل آسوده تر از موج گهر خاک شدیم

رفتن از خویش چه مقدار به تمکین آمد

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۸

 

... غبار خاطرم کی گردش افلاک بنشاند

اگر از موج گوهر می توان زد آب بر آتش

عرق هم گرمی آن روی آتشناک بنشاند ...

... مرا این آرزو تا کی گریبان چاک بنشاند

به رنگ قطره با هر موج دارم نقد ایثاری

مبادا گوهرم در عقده امساک بنشاند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۲

 

موج گل بی تو خار را ماند

صبح شبهای تار را ماند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۷

 

شوق تا محمل به دوش طبع وحشت ساز ماند

بال عنقا موج زدگردی که از ما باز ماند

نیست جز مهر زبان موج تمکین گهر

دل چو ساکن شد نفس از شوخی پرواز ماند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۹

 

... هرچه ما آینه کردیم به پرداز نماند

موج ما را زگهر پای هوس خورد به سنگ

سعی لغزید به دل گرد تک وتاز نماند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۱

 

... شرمی مگر بریم به د ریوزه عرق

دریا دگر چه موج طرازد که نم نماند

یاران سراغ ما به غبار عدم کنید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۵

 

... به صیت شهپر مرغ پریده می ماند

به هرچه دیده گشودیم موج خون گل کرد

نگاه ما به رگ نیش دیده می ماند

بیاکه بی تو به چشم ترم هجوم نگاه

به موج صفحه مسطر کشیده می ماند

ز عجز اگر سر طومار شکوه بگشایم ...

... به عاشقان گریبان دریده می ماند

به طبع موج گهر اضطراب نتوان یافت

سرشک ما به دل آرمیده می ماند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۰۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۶

 

... زین مایده حضور حلاوت نصیب کیست

سیلی خوران به موج خطر دست شسته اند

هستی نفس گداخته نام جرات است ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۸

 

... یا رب چه خار در دل گلشن شکسته اند

صد برق درکمین نفس موج می زند

مردم نظر به شعله ایمن شکسته اند

پرواز من چو موج گهر در دل است و بس

بالی که داشتم به تپیدن شکسته اند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۶

 

... عاجزان کاری که نتوان کرد پیدا کرده اند

برده اند از موج گوهر پیچ وتاب اشتراک

مصرع ما را ز تضمین فرد پیدا کرده اند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۷

 

... وضع مخمور ادب خفت کش خمیازه نیست

یاد آغوشی که در موج گهر واکرده اند

بیدلان را هرزه نفریبد غم دستار پوچ

چون حباب این قوم سر راهم ز سر واکرده اند

ساز موجیم از رم و آرام ما غافل مباش

این کمرها جمله دامن بر کمر وا کرده اند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۰

 

... از دل افسرده جزو کوهسارم کرده اند

محملم در قطرگی آرایش صد موج داشت

تا شدم گوهر به دوش خویش بارم کرده اند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۱

 

... بحر امکان خون شد از اندیشه جولان من

موج اشکم بر شکست دل سوارم کرده اند

من نمی دانم خیالم یا غبار حیرتم ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۵

 

موج گوهرطینتان گر شوخی افزون کرده اند

پای در دامن سری از جیب بیرون کرده اند ...

... بوسه مشتاقان چمنها زیر لب خون کرده اند

موج گوهر بی تامل قابل تمییز نیست

مصرع ما را به چندین سکته موزون کرده اند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۹

 

معنی سبقان گر همه صد بحر کتابند

چون موج گهر پیش لبت سکته جوابند

رحم است به حال تب وتاب نفسی چند ...

... فرصت شمرانیم چه رایی و چه مریی

موج وکف پوچ آینه در دست حبابند

زیر فلک  از منعم ودروبش مپرسید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۰

 

... ساغر بزم تحیر شو لب از آواز بند

موج آب گوهر از ننگ تپیدن فارغ است

لاف عزلت می زنی بال و پر پرواز بند ...

... از سر خود هرچه واگردی به دوش ناز بند

موج از بی طاقتیها کرد ایجاد حباب

بسمل ما را تپش زد بر پر پرواز بند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۱

 

... خون شو ای آیینه راه منت پرداز بند

موج می باشدکلید قفل وسواس حباب

عقده دل وانمی گردد به تار ساز بند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۱۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۲

 

... ای نغمه بلند به هر رشته پا مبند

بیگانگی ز وضع جهان موج می زند

آیینه جز مقابل آن آشنا مبند ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۲۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۳

 

... پشت خر ریش است ای گاو از تکلف جل مبند

از شکست موج آزاد است استغنای بحر

تهمت نقصان اجزا بر کمال کل مبند ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۶۳