گنجور

 
۳۶۴۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵

 

... چون دم مقراض می خواهم دو پیکر تیغ را

موج توفان می زند جوی به دریامتصل

جوهر دیگر بود در دست حیدر تیغ را ...

... آنقدر زخمی که خواباند به بسترتیغ را

بیدل از هرمصرعم موج نزاکت می چکد

کرده ام رنگین به خون صید لاغرتیغ را

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶

 

... دل چوخون گرددبهار تازه رویی صیدتست

موج صهبا دام پروازست مرغ رنگ را

طبع ظالم را قوی سرمایه سازد دستگاه ...

... زآمد ورفت نفس آیینه دل تیره شد

موج صیقل آبیاری کرد بیدل زنگ را

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

... اره بی دانه چون گردد ببرد سنگ را

درحبات و موج این دریاتفاوت بیش نیست

اندکی باد است در سر صاحب اورنگ را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸

 

... شیشه می بیند نگاه عاقبت بین سنگ را

خواب غفلت می شود پادر رکاب از موج اشک

در میان آب بیدل نیست تمکین سنگ را

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱

 

... چرا عاشق نگیرد ازخطش درس ز خود رفتن

که بلبل موج جام باده می خواند رگ گل را

نفس دزدیدنم توفان خون در آستین دارد ...

... فنا مشکل کند منع تپش از طینت عاشق

به ساحل نیز درد موج این دریا تسلسل را

ز فرق قرب و بعد نازمشتاقان چه می پرسی ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸

 

... مفت حسرتها اگر سیراب سازد نام را

ساقیا امشب چو موج می پریشان دفتریم

رشته شیرازة ما ساز خط جام را ...

... شمع صبح عالم اقبال داند شام را

موج دریا را به ساحل همنشینی تهمت است

بیقراران نذر منزل کرده اند آرام را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰

 

... گر زره جوهر شود بر استخوان بادام را

ازکشاکشهای موج بحر ماهی ایمن است

ز انقلاب غم چه پروا مردم ناکام را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲

 

... تا به وصف تیغ بیدادت زبان پیدکند

غیر موج خون زبان نبود دهان زخم را

بی بهاری نیست دندان بر جگر افشردنم

موج خون انگشت حیرت شد دهان زخم را

گرد بی دردی به روی هر دو عالم فرش بود ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۴۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵

 

عبرتی کوتا لب از هذیان به هم دوزد مرا

موج این گوهر نمی دانم چه پهلو زد مرا

عمرها شد آتشم افسرده است ما نفس ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰

 

... ناله جوشدگر بیفشارند تبخال مرا

جزعرق چون موج ازین دریاچه بایدبردپیش

شرم پرواز آب کرد افشاندن بال مرا ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵

 

... به تدبیر دگر نتوان نشان مدعا جستن

شکست دل مگر چون موج زه بندد کمانم را

مخواه ای مفلسی ذلت کش تسلیم دونانم ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷

 

... گریه توفان کرد چندانی که دل هم آب شد

موج سیل آخر به دریا برد هامون مرا

داده ام ازکف عنان و سخت حیرانم که باز ...

... ناخن تدبیر را بر عقدگوهر دست نیست

موج می مشکل گشاید طبع محزون مرا

چون شرر روزو شبم کرد رم کم فرضیی است ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰

 

... زد به صحرای جنون آخرپریشانی مرا

همچو موجم سودن دست ندامت آب کرد

بعد ازین هم کاش بگدازد پشیمانی مرا ...

... یعنی از خود چشم پوشانید عریانی مرا

می رود از موج بر باد فنا نقش حباب

تیغ خونخوارست بیدل چین پیشانی مرا

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱

 

... بلدگیر رفتار ریگ روان را

نفس گر همه موج گوهر برآید

ز دست گسستن نگیرد عنان را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲

 

... بیدل ز نفسها روش عمر عیان است

نقش قدم از موج بود آب روان را

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴

 

... خموشیهای این نی درگره دارد نیستان را

کتاب پیکرم یک موج می شیرازه می خواهد

نم آبی فراهم می کند خاک پریشان را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶

 

... گر عصا گیرد بلندیهای مژگان تو را

می تواند دقتم فرق شکست از موج کرد

لیک نشناسم ز رنگ خویش پیمان تو را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸

 

... به کام سنگ برد شکوه های خوی تو را

زخار هر مژه صد ر نگ موج گل جوشد

به دیده گر گذر افتد خیال روی تو را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۵۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲

 

... کس نمی خواهد ته پا شیشه بشکسته را

موج چون با یکدگر جوشیدگوهرمی شود

دل توان گفتن نفسهای به هم پیوسته را ...

بیدل دهلوی
 
۳۶۶۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳

 

... طبع دون کی پاس داردنکته سربسته را

یأس کرد آخر سواد موج دریا روشنم

خواندم از مجموعه آفاق نقش شسته را ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۲۶۳