... وی ولی را فرق سبز از جاه تو چون نارون

چرخ ازرق پوش در وجد ثنایت پایکوب

ماه بزم افروز بر عشق جمالت دست زن ...

... دست موسی به لحیه ی فرعون

داس در خوشه کرده گوشه ی چرخ

کندم انجم او فتاده برون ...

... ماه حلقه چو یاره ی لیلی

چرخ نیلی چو ساعد مجنون

گفتم ای نقطه میم دایره روی ...

... وی سپهری که بر نداری دون

چرخ در شربت معیشت من

زهر دارد همی کند معجون ...

... چون قد کواعب ز کمندش ششم اقلیم

چون چرخ ثوابت ز کمانش نهم ایوان

با حمله سرمای خلافش نشود کرم ...

... بر آتش انتظار بنشان

تا مهر پیاده گردد از چرخ

شبدیز بعیدگاه پروان ...

... در جیب نهاده صد سپاهان

وز چرخ کفایت تو یک مهر

در ذیل گرفته صد خراسان ...

... به بست کوش به سیماب برف خاک نژند

به شست روی بزر آب نور چرخ نکون

بعکس قاعده چهره کشادگان فلک ...

... کدام درگه اعلای تارک گردون

سر ملوک قزل ارسلان چرخ رکاب

که برتر آمده است از قباد و افریدون ...

... زبان در است حسامش به نکته های ظفر

و زان زبان شده چرخ فراخ کام زبون

رکوع در گه او را هلال وار آمد ...

... جراحتی که ز تو بر تن مخالف توست

فزون بسال شود همچو چرخ طالیقون

ز مغز او هوس گر ز تو برون نشود ...

... زان عقیدت گر نظر یابد سهیل

آنکه خورشید است بر چرخ سنن

گردد از یک ترکتاز مقدمش ...

... دستبازی نگر ای پرورش طفل ضمیر

کز بد چرخ سبکپای چه دید آن برناه

بسته زنار اجل چند به عیسی نگرد ...

... کمر دهر سیه کژ شده زان پس که بسی

چرخ را پیک قضا داشت بدست اکراه

ای در آن حقه که پیرایه ده انسانست ...

... که از او رشته تألیف شما شد یکتاه

چرخ را روی نماند که نهد پیش تو کام

دهر را شرم نیاید که کند بر تو نکاه ...

... جام جهان نمای دلش صیقل بقاست

زو لمعه یی بآینه چرخ تاب ده

خواهی که با سپهر در آری عنان چو مهر ...

... لاله در حضرت رخسار تو بنهاد کلاه

سکه عهد بکردان که بامید تو چرخ

سالها پای در آتش به نشسته است چوکاه ...

... خرقه درد تو دارد دل عالم که بشب

ازرق چرخ ملمع کند از عودی آه

چون تتق برفکند نور زند موج چنانک ...

... دست حکمش که قوی باد به محراق ادب

چرخ را نیک قبا کرد در این محرقه گاه

منزل قافله غیب زنطقش اسماع ...

... عدل میگفت که زو باد و ز سادات خباه

چرخ تعریف تو میکرد قضا گفت کدام

آنکه دارنده ملک است و نکارنده گاه ...

... مسعود نام و طالع مسعود طلعتی

چون سعد از آن خلاصه چرخ خمیده ای

هییت نمود طایر یمن از گل خجند ...

... زهی بنان تو صد سحر درگهر بخشی

زهی سنان تو صد چرخ در عدو کاهی

اگر به پنبه رسد شعله یی ز شمشیرت ...

... از آن بگردش شد این کارگاه جولاهی

خدایکانا بر پشت دست حلقه ی چرخ

نکینه تو که هم آمر است و هم ناهی ...

شها ز چشمه تیغ تو چرخ نیرنگی

بشست دامن دوران بآب یکرنگی ...

... فلک بدیده ی اجرام خون گریست چو تیغ

چو نیم چرخ تو را گشت چهره آژنگی

زهی ستانه جاه تو سجده گاه ملک ...

... کمینه برق حسامش حسام بویحیی

ز چرخ ثابته بعدی است آستانه او

بدان بطال که با چرخ ثابته زثری

مدیح گفتن او عین طاعت است از آنک ...

... خرد نیابت یاسین بدین سخن دادی

اگر بلفظ دری آمدی ز چرخ نبی

همیشه تاسوی علوی است شعله را آهنگ ...

... نرگس انجم به شست از گنبد نیلوفری

مطرب عشرت سرای چرخ دف بر دف نهد

گر نه تمکین یابد از بزم تو در خیناگری ...

... پروزی دان بر بساط جاهش از پهناوری

صاحبا گر وقفه یی یابم ز چرخ تیز تک

وقف این درگه کنم نظم دری طبع جری ...

... وی ز گفت آفرین خوان دامن مدحت بری

سایه بر فرق وجود افکن که چرخ اعظمی

روز بر دانش همایون کن که سعد اکبری

دامن همت چنان در سطح هفتم چرخ کش

کز غبار هر نحوست روی کیوان بستری ...

... پر اشتها شد آن همه کام پر آذری

بگرفت چرخ آشتی و آفتاب گفت

هان مژده کان مبارکت آمد برادری ...

... حکمش نفاذ یافت جمالش جهان گرفت

تا گیست چرخ مخبری و ماه منظری

قسم زمین رسید دو جرعه ز جود او ...

... از کثرت حریفان مجلس چومحشری

زهره به مطر بیت فرود آمده زچرخ

در دست ساغری و در آغوش مزمری ...

... در لطف او ملاحظه ی آهو سرایی

حلمش بر آورد ز دل چرخ بی ثباتی

سهمش برون کند ز سر دهر بیوفایی

آن دانه نیستم که ز بهر غذای هرخس

شاید که آس کردم از این چرخ آسیایی

اصلم طل ترآمد چندانکه از ماهی ...

... در کنف مشک پریشان اوست

زهره شب از دامن میدان چرخ

مشتری گوی گریبان اوست ...

... حلقه بکوش سر دندان اوست

چرخ جهان بین خرد بحر اوست

لعل سخن گو حجر کان اوست ...

... گفتم آن لعل صفت محنت من برشکند

چرخ پیروزه ندا کرد که پیروزی نیست

چند گویی که بدآموزی صاحب غرض است ...

... گنبد نیلوفری در یک پیراهن است

یک نفس آخر بدار گر نه چو چرخ بلند

گرد جهان گشتنت بهر ستم گردن است ...

... تاز ده بر هدف سینه ما

چرخ را هیچ یک انداز نماند

گر یکی راست زبانی چوعیار ...