گنجور

 
۲۴۲۱

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳

 

... زرده شام و نقره خنگ سحر

چرخ را زیر ران نبایستی

صبح را کاب روی ریخته باد ...

... ناصر دین محمد ابراهیم

چرخ بین ره بر آفتاب زده

خاک بین راه ناصواب زده ...

... آب این کهنه آسیاب زده

گردن چرخ سرد و خوش چو فقاع

به سر تیغ چون سداب زده ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۲

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۴

 

... گر به خورشید سایه بر فگنید

چرخ را خرقه بر کشید ز تن

مشتری را ردا ز سر فگنید ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۳

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۵

 

... تا همچو دانه بسته دام فنا نشد

دهر دو رنگ و چرخ دو کیسه چه کار کرد

کان هر چه بد صواب به آخر خطا نشد ...

... تیر از کجا رود که کمان ناپدید شد

دانی که چرخ پیر چرا جمله چشم گشت

کز چرخ پیر سرو روان ناپدید شد

یعنی دوای جان فلکی کز جلال او

عین الکمال کرد ستم بر کمال او

دیدی که چرخ شیشه زنهار چون شکست

کارش به دست حادثه در کار چون شکست ...

... در نرگس شکفته او خار چون شکست

آنجا نیم که چرخ طلسمش چگونه ساخت

زین دل شکسته ام که دگر بار چون شکست ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۴

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۶

 

... ببرید بند کیسه عمرت به دست قهر

این چرخ همچو کاسه همه تن دهن شده

من در غم تو زخمه ناهید سوخته

ناهید در عزای تو بربط شکن شده

دیدی که چرخ خاسته ننشست تا ندید

بر قامت تو خلعت سلطان کفن شده ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۵

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳

 

... بر عرض شریف عالم آرای تو زد

بودی ز شرف رسیده بر چرخ نهم

بر تو نرسید دست بر پای تو زد

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۶

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷

 

بر تیغ تو شاه روم سر عرضه کند

بر تیر تو نسر چرخ پر عرضه کند

نرگس که بود که از سر بی مهری ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۷

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۶

 

چون کار من از شهاب بر چرخ رسید

وز دست غمم به لطف خود باز خرید ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۸

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

ای چرخ به زیر پای تو پست شدم

وز جام شفق جرعه تو مست شدم ...

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۲۹

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

... گر شهد خورم زهر شود در کامم

ناداده مرا چرخ فلک یک کامم

ترسم که برد زیر زمین ناکامم

مجیرالدین بیلقانی
 
۲۴۳۰

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۵

 

... هرچصوابست بخت خود فرماید

چرخ نیارد بدیل تو ز خلایق

و آنکه ترا زاد نیز چون تو نزاید ...

محمد بن منور
 
۲۴۳۱

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۶

 

... چندانکه درخت میوه دارست و مرود

چندانکه ستاره است برین چرخ کبود

از ما ببر دوست سلامست ودرود ...

محمد بن منور
 
۲۴۳۲

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۲

 

... ابروی کمان مثالت اندر حق من

گر نیست جفای چرخ پیوسته چراست

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۳

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۶۸

 

تا از تف آب چرخ افراشته اند

غم در دل من چو آتش انباشته اند ...

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۴

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۶۹

 

... نشنیدستی که عاشقان خیمه عشق

از گردش هفت چرخ بیرون زده اند

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۵

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۹۱

 

... نامحرم و ناجنس در آن دم گویی

از چرخ ببارد از زمین برروید

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۶

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۸۸

 

... بیم ست کزو تازه شود ترسایی

تو پای ز هفت چرخ برتر سایی

چون است که نزد بنده با ترس آیی

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۷

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۵

 

با خلق بداوری بود قاضی چرخ

وز علم و عمل بری بود قاضی چرخ

بر مشته اگر می برید نیست عجب

ز آنروی که مشتری بود قاضی چرخ

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۸

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۱

 

... گه محنت و دولتست و گه بیش و کم است

آسوده دلی بود که هر جرعه چرخ

نوشید و ننالید اگر جمله دم است

مهستی گنجوی
 
۲۴۳۹

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۴۱

 

ای چرخ و فلک خرابی از کینه تست

بیدادگری عادت دیرینه تست ...

مهستی گنجوی
 
۲۴۴۰

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۶۷

 

... نامحرم و ناجنس در آندم گویی

از چرخ ببارد از زمین بر روید

مهستی گنجوی
 
 
۱
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۴۹۲