رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰
... گیتی بدیل یافت شباب از پی مشیب
چرخ بزرگوار یکی لشکری بکرد
لشکرش ابر تیره و باد صبا نقیب ...
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۹
... هر چه صوابست بخت خود فرماید
چرخ نیارد بدیل تو ز خلایق
و آن که ترا زاد نیز چون تو نزاید ...
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۰
به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی
چنان گریخت ز دهر دو رنگ رنگ فتور ...
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۸
سگالنده چرخ مانند غوچ
تبر برده بر سر چو تاج خروچ
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۲
درنگ آر ای سپهر چرخ وارا
کیاخن ترت باید کرد کارا
دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۸
ای کرده چرخ تیغ ترا پاسبان ملک
وی کرده جود کف ترا پاسبان خویش ...
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینش آفتاب
ز یاقوت سرخ است چرخ کبود
نه از آب و گرد و نه از باد و دود ...
فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود
... چون او مرزبانی نیامد پدید
چو خورشید بر چرخ بنمود تاج
زمین شد به کردار تابنده عاج ...
... از آن نامداران بپرسیدمی
که این چرخ و ماه است یا تاج و گاه
ستاره است پیش اندرش یا سپاه ...
فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۱
... به جای نیا تاج بر سر نهاد
بگشت از برش چرخ سالی چهل
پر از هوش مغز و پر از رای دل ...
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷
... که ای نامور شهریار زمین
ز چرخ فلک بر سرت باد سرد
نیارد گذشتن به روز نبرد ...
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰
... فریدون چنین پاسخ آورد باز
که گر چرخ دادم دهد از فراز
ببرم پی اژدها را ز خاک ...
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۷
... درختی چرا باید امروز کشت
که هر چند چرخ از برش بگذرد
تنش خون خورد بار کین آورد ...
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳
... سرش سبز باد و تنش ارجمند
منش برگذشته ز چرخ بلند
بدان کان دو بدخواه بیدادگر ...
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۵
... چو پیدا شود پاک روز سپید
دو بهره بپیماید از چرخ شید
ببندید یکسر میان یلی ...
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹
... پس پشتش اندر یکی حصن بود
برآورده سر تا به چرخ کبود
چنان ساخت کاید بدان حصن باز ...