آن شنیدی که با سکندر راد
گفت در پیش مردمان استاد
کی شده فتنه بر جهانگیری
غافل از روز مرگ وز پیری
باز عمر تو چون کند پرواز
نبود با هیچ کس دمساز
هرکسی گوشهای دگر گیرد
ورچه شاهی به بنده نپذیرد
در جهان بهتر از کم آزاری
هیچ کاری تو تا نپنداری
عمر کرکس از آن بُوَد بسیار
که نبیند کسی از او آزار
تا از او جانور نیازارد
جز به مردار سر فرو نارد
باز اگر کبک را نکشتی زار
سال عمرش فزون شدی ز هزار
زانکه از کرکس او ضعیفترست
طعمه و جای او لطیفترست
هرکه خون ریختن کند آغاز
زود میرد بسان باشه و باز
چون نمودم در این سخن برهان
سخن آغاز کردم از نسیان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.