گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

عزّتِ عقل هست سوی روان

نزد روشن ضمیر پاک روان

در اضافت سوی زمانه لطیف

به اضافت به سوی عقل کثیف

اول و آخر و عزیز و ذلیل

علوی و سفلی و قبیح و جمیل

غرض امر و دایهٔ آدم

عَرَض نفس و جوهر عالم

هم ورای مراتب اسمی

هم پذیرای صورت جسمی

ذات او گشته مستدیر از نفس

جنبش او اثرپذیر از نفس

مایه و پایهٔ مدارج اسم

علت و آلت مراتب جسم

این همه عقل را مسلّم گشت

آسمان عقل و روح سُلّم گشت

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]