بخش ۳۶ - صفة اصرار الاعداء والباغین لعنهماللّٰه
آدمی چون بداشت دست از صیت
هرچه خواهی بکن که فاصنع شیت
هرکه راضی شود به کردهٔ زشت
نزد آنکس چه دوزخ و چه بهشت
مرد عاقل برآن کسی خندد
کز پی خویش نار بپسندد
دین به دنیا بخیره بفروشد
نکند نیک و در بدی کوشد
خیره راضی شود به خون حسین
که فزون بود وقعش از ثقلین
آنکه را این خبیث خال بُوَد
مؤمنان را کی ابن خال بُوَد
من از این ابنخال بیزارم
کز پدر نیز هم دل آزارم
پس تو گویی یزید میر منست
عمروعاص پلید پیرِ منست
آنکه را عمروعاص باشد پیر
با یزید پلید باشد میر
مستحق عذاب و نفرین است
بد ره و بد فعال و بد دین است
لعنت دادگر برآنکس باد
که مر او را کند به نیکی یاد
من نیم دوستدار شمر و یزید
زان قبیله منم به عهد بعید
هرکه راضی شود به بد کردن
لعنتش طوق گشت در گردن
از سنایی به جان میر حسین
صد هزاران ثناست دایم دَین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.