بخش ۲۵ - صفت جنگ جَمل
در جمل چون معاویه بگریخت
خون ناحق بسی به خیره بریخت
شد هزیمت به جانب بغداد
گشته از فعل زشت خود ناشاد
سرِ احرار حیدر کرّار
سرفراز مهاجر و انصار
چون مصاف معاویه بشکست
یافت بر لشکر معاویه دست
جملِ آن ستیزه را پی کرد
برگ و ساز معاویه فی کرد
هودج زن به خاک تیره فتاد
وز خجالت نقاب رخ نگشاد
گفت بد کردهام امانم ده
وز ترحّم کنون زمانم ده
چون بدیدند زود برگشتند
در خوی و خون ورا نیاغشتند
خواند حیدر برادرش را زود
جملهٔ حالها روا بنمود
رفت زی او محمّدِ بوبکر
آن همه صدق و فارغ از همه مکر
پس برآهیخت تیغ تا بزند
گفت حیدر مکن که کس نکند
عفو کن تا به سوی خانه رود
بعد از این کارهای بد نکند
برگرفتش محمّد از سرِ راه
جمله لشکر شده ز کار آگاه
به سوی مکه زود بفرستاد
در تواضع محلّ او بنهاد
با هزاران خجالت و تشویر
رفت زی مکه جفت گُرم و زحیر
عاقبت هم به دست آن یاغی
شد شهید و بکشتش آن طاغی
آنکه با جفتِ مصطفی زینسان
بد کند مر ورا به مرد مخوان
چون ازاین گشت فارغ آن بدمرد
قصد جان امیر حیدر کرد
تا برآورد زو به حیله دمار
تو مر این شخص را به مرد مدار
پسرِ هند اگر بدو بد کرد
آن بدی دان که جمله با خود کرد
چه زیان آفتاب را از ابر
کی شود جفت با مسلمان گبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به روایت نبردی بین لشکر امام علی (ع) و معاویه میپردازد. معاویه که با شکست مواجه میشود، به بغداد فرار میکند و در این حال خونهای بیگناهی ریخته میشود. امام علی (ع) در جلسهای پیروزیهای خود را بر لشکر معاویه یادآور میشود و میخواهد با رعایت عفت و گذشت با او برخورد کند. در نهایت، به پیروزی حیدر (امام علی) اشاره میشود که بعدا به شهادت میرسد. همچنین، شاعر به صحبت درباره بدیها و تهدیدهایی که به امام علی (ع) میشود، میپردازد و میگوید که کسانی که به او بدی کردهاند در واقع به خودشان آسیب میزنند. این متن در قالب شعر، نگاهی به وقایع تاریخی و اخلاقی فعالیتهای نیک و بد در جنگها دارد.
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، همچون معاویه از روی ترس فرار کرد، و خونهای بیگناه زیادی به ناحق بر زمین ریخت.
هوش مصنوعی: به سمت بغداد شکست خورده، به خاطر عمل زشت خود دیگر خوشحال نیست.
هوش مصنوعی: سرهای آزادگان تحت رهبری حیدر کرّار است و این امر موجبات افتخار مهاجران و انصار را فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که جنگ با معاویه پیروزی به دست آورد، توانست بر سپاه او تسلط پیدا کند.
هوش مصنوعی: تمام آن دشمنیها را با ترفندها و تدبیرهای معاویه، آرامش و سامان بخشید.
هوش مصنوعی: زن در هودج به زمین افتاد و از شرم، صورتش را نپوشاند.
هوش مصنوعی: میگوید که اشتباهی انجام دادهام و از تو درخواست کمک دارم؛ به من رحم کن و فرصتی برای جبران به من بده.
هوش مصنوعی: زمانی که آن را دیدند، به سرعت برگشتند و به ذات و خون خود برگشتند و با او درگیر نشدند.
هوش مصنوعی: حیدر به سرعت برادرش را صدا زد و تمام وضعیتها و حالاتی که وجود داشت را به او نشان داد.
هوش مصنوعی: محمد، دوست نزدیک ابوبکر، با صداقت و خلوص نیت خود به راهی رفت که از همه نیرنگها و فریبها برکنار بود.
هوش مصنوعی: پس شمشیر را بالا آورد تا ضربهای بزند، اما گفت حیدر اقدام نکن که کسی جرأت ندارد.
هوش مصنوعی: ببخش تا او به خانه برگردد و بعد از این، کارهای بدی انجام ندهد.
هوش مصنوعی: محمّد از بیراهه، همگی لشکریان را متوجه کارهای خود کرد و آگاه ساخت.
هوش مصنوعی: با احترام و تواضع، او را به سمت مکه فرستاد و در آنجا مقام و جایگاه او را قرار داد.
هوش مصنوعی: با هزاران شرمندگی و زحمت، به همراه جفتش راهی مکه شد.
هوش مصنوعی: سرانجام، آن فرد سرکش به دست طاغی کشته شد و به شهادت رسید.
هوش مصنوعی: آن کسی که با پیامبر (مصطفی) اینطور بد رفتار کند، او را نباید انسان نامید.
هوش مصنوعی: پس از اینکه از این مشکل خلاص شد، آن بدآمد به جان امیر حیدر حملهور شد.
هوش مصنوعی: شخصی با تدبیر و فریب خود میخواهد تو را به زحمت و دشواری بیندازد، اما باید احتیاط کنی و به او اجازه ندهی که به اهدافش برسد.
هوش مصنوعی: اگر پسرِ هند به تو بدی کرد، بدان که او در واقع بدی را به خودش کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که آفتاب زیر ابر پنهان میشود، هیچ زیانی به آن نمیرسد. همچنین، هیچ ارتباطی بین مسلمان و کافر وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.