گر سنایی دم زند آتش درین عالم زند
این جهان بیوفا چون ذرهای بر هم زند
آدمی شکلست لیکن رسم آدم دور ازو
از هوای معرفت او لاف کی ز آدم زند
این جهان چون ذرهای در چشم او آید همی
او نبیند ذرهای و چشم را بر هم زند
کم زنی داند ز صد گونه نیارد کم زدن
مهر گردون بشکند گر زیر و بالا کم زند
گر ز درویشی نخواهد سیم و زر نبود عجب
دست در زلفین سیمین ساعدان محکم زند
بوی یوسف دارد اندر جیب و اسرارش نهان
هست دریای محبت موج چون قلزم زند
زر زند بیمهر سلطان بر مراد خویشتن
دار قلابان برد بر گنبد اعظم زند
عیسی مریم چو ناپیدا شد اندر کان کون
لاف چشم خویشتن از زادهٔ مریم زند
در سنایی و هم خاطر کی رسد زیرا که او
در نوردد عالم و آواز بر آدم زند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تفکر دربارهٔ عالم و انسان پرداخته است. او میگوید که اگر سنایی (شاعر و عارف بزرگ) صحبت کند، آتش و تغییر در این دنیا ایجاد میشود. این جهان بیوفا مانند ذرهای است که به راحتی تغییر میکند. انسان به ظاهری شبیه آدم دارد، اما واقعیت و رسم آدمیت از او دور است. شاعر به اهمیت معرفت اشاره میکند و میگوید که باید به جای ظاهر، به باطن و حقیقت خود بپردازیم.
عالم و وجود الهی در نظر او عظیمتر از این دنیاست و هیچ چیز جز محبت واقعی ارزشمند نیست. او همچنین به این نکته میپردازد که ثروت و قدرت دنیوی ناپایدارند و در مقابل عشق و معرفت، چیزی نیستند. در نهایت، شاعر اشاره میکند که در دوری از تمایلات دنیوی، انسان میتواند به عمق عشق و محبت دست یابد و از آن موهبت بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: اگر سنایی سخنی بگوید، آتش در این دنیا به پا میشود. این جهان بیوفا مانند ذرّهای بههم میریزد.
هوش مصنوعی: آدمی ظاهری دارد، اما حقیقت انسانیت او به دور از این ظاهر است. برای شناخت واقعی او باید به معرفت و فهم عمیقتر پرداخت، نه به ظواهر بیمحتوا.
هوش مصنوعی: این دنیا برای او مثل یک ذره کوچک است و او آن را نمیبیند، بنابراین چشمش را میبندد و به چیزهای بزرگتر و مهمتر مینگرد.
هوش مصنوعی: کسی که از انواع مختلف چیزها آگاهی دارد، نمیتواند به راحتی از عشق و محبت بکاهد. حتی اگر تقدیر و سرنوشت به یک سمت حرکت کند، اگر قلب او در عشق کم نشود، هیچ چیز نمیتواند آن را بشکند.
هوش مصنوعی: اگر یک درویش به طلا و نقره علاقهای نداشته باشد، عجیب نیست که دستش را در زلفهای نقرهای و زیبا فرو کند و محکم بگیرد.
هوش مصنوعی: در جیبش بوی یوسف را میشود حس کرد و رازهایش پنهان است. محبت او مانند دریاست که برای خود موجهایی به پا میکند.
هوش مصنوعی: خود را از عشق و محبت بینصیب نکن، که این زندگی بدون مهر و محبت به بیهودگی میگذرد. تلاش کن تا به آرزوهای خود برسی و در این مسیر قوی و استوار باش.
هوش مصنوعی: عیسی مریم وقتی ناپدید شد، در واقع در دل کائنات پنهان گردید و به این ترتیب، خود را نادیده گرفته و در واقع، از زادهٔ مریم سخن میگوید.
هوش مصنوعی: در این شعر به این نکته اشاره شده که فردی با اندیشه و درک عمیق، قادر است به دور از محدودیتهای دنیای مادی، جهان را بشکافد و صدای خود را به انسانها برساند. او به نوعی به شکوفایی و بیداری دیگران کمک میکند و میتواند فضای جدیدی از آگاهی و معرفت ایجاد نماید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند
آه دودآلود ما آتش بر این عالم زند
می خورم من خون به یاد لعل دلداری و هیچ
کس ازین قصه نمی یارد که با او دم زند
لعل جان بخش تو گاه خنده پسته دهان
[...]
ابر نوروزی چو گل را بر ورق شبنم زند
غنچه تر سازد دماغ و خنده بر عالم زند
ای رقیب این جور تا کی کآخر اندر خرمنت
دود آه شب نشینان آتش ماتم زند
گریه حسرت ز حد شد ساقیا ساغر بیار
[...]
سنگ زن امرد ز جنگ سنگ دایم دم زند
عاشقان را بیند از دور و به سنگ کم زند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.