گنجور

 
سنایی

ای دل نیک مذهب و منهاج

به تو اسرار هر دلی محتاج

بر فلکها به کشف ماه ترا

از حقیقت منازل و ابراج

مبطلم گشت از حقیقت حق

در ظهور نمایش معراج

متواریست وقت شاد مباش

ایمن از قبض و مکر و استدراج

بر گذرگاه باز روز شکار

آمن از قبض کی بود دراج

روز روشن منورست ولیک

در پی اوست ظلمت شب داج

یاد کن ای سنایی از اول

گرچه بر بد ترا نهاد مزاج

آخر تست جیفهٔ مطروح

اول تست نطفهٔ امشاج

گر هوایی مطهری ز صفات

ور خرابی مسلمی ز خراج

 
 
 
مسعود سعد سلمان

قلتبان چون گرفت خشم و لجاج

زود گردد روان ز هر سو کاج

وطواط

تاج اسلام شمس الدین ، گشتست

خاک صدر تو آسمان را تاج

تحفه داده ترا عنایت حق

سیرت و نام صاحب المعراج

هست عزم ترا مضای حسام

[...]

سوزنی سمرقندی

ای فلک سوخته داده بر کف تاج

هیچ نیکی ز تو نداشته ماج

بخت نیکت چو بچه ماج دهان

در نهاده بآستان تو ماج

دل اعدات در تنوره غم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه